ب: حکیم ابوالقاسم فردوس (۳۲۹-۴۱۱ هـ ق)
حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی، یکی از درخشانترین شاعران حماسه سرای ایران در قرن چهارم هجری است که به حق میتوان گفت: در تمام تاریخ پر نشیب و فراز این سرزمین شاعر آزادۀ میهن دوستی چون او ظهور نکرده است.
حکیم طوس در «ستایش پیغمبر و یارانش» اینچنین از خلفای راشدین سخن به میان میآورد:
ترا دین و دانش رهاند درست
ره رستگاری بیایَدت جست
اگر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم بُوی مستمند
به گفتارِ پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مِه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عُمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان، گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیّم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
[۶۸].
استاد دکتر ذبیح الله صفا دربارۀ مذهب و عقیدۀ فردوسی میگوید:
«چنانکه از ابیات منقول و نیز از آنچه فردوسی در آغاز شاهنامه آورده است، بر میآید شاعر ما مردی شیعی مذهب، و در اصول عقاید نزدیک به طریقۀ معتزله [۶۹]بوده است. [۷۰]
بنابر آنچه نظامی عروضی نیز گفته بیت ذیل بر اعتزال او دلالت میکند:
به بینندگان آفریننده
را نبینی مرجان دو بیننده را
و با آنکه شاعر در ابیات ذیل نام خلفای ثلاث را پیش از علیسذکر کرده:
که خورشید بعد از رسولان مِه
نتابید بر کس ز بوبکر به
[۷۱]
عُمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان، گزین
خداوند شرم و خداوند دین
ولی چون در مدح و نعت علی بن ابی طالب بیش از دیگران مبالغه کرده و نیز در دو بیت ذیل به صراحت به تشیّع خود اعتراف نموده است:
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد وصّی و نبی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست
چنین است و آیین و راه منست
و این اعترافات او را ابیات متعددی از هجو نامه نیز کاملاً تأیید نموده است، پس بنابراین مقدّمات حکم اوّلی ما در اینکه فردوسی شیعی و نزدیک به طریقۀ معتزله بود ثابت میشود» [۷۲].
گرچه پاسخ به نظر استاد در این جا موردی ندارد ولی نظر خوانندگان گرامی را به چند نکته زیر معطوف مینماید.
[۶۸] شاهنامه فردوسی از روی چاپ و ولّرسن پس از مقابله چاپ تور نرماکان و ژول مول و ضبط نسخه بدلها در حواشی - به توسّط سعید نفیسی - کتابخانه و مطبعه بروخیم - طهران ۱۳۱۴- جلد اول. اما این حدیث: «أنا مدینة العلم وعلی بابها». [۶۹] معتزله - پیروان واصل بن عطا که در برابر محدثین و اشاعره ایستادند و از زمان بنی امیه به بعد قرنها بر افکار مردم غالب بودند از جمله به عدل و صفات الهی عین ذات است، و منزلة بین منزلتین، اعتقاد داشتند. [۷۰] با کمال تأسف باید اعتراف کنم که تاریخ بسیاری از شخصیتهای برجستهی کتابخانهی فارسی و بخصوص ادیبان ایران زمین مورد تحریف قرار گرفته است. و در حقیقت زبان و ادبیات فارسی همزمان با روی کار آمدن دولت صفویه شیعه و تنگ نظری و مذهب پرستیشان زنده بگور شد! برخی از کوته آستینان متعصب نیز برای پر کردن این جای خالی با بیرحمی دست به تاریخ دراز کرده، بسیاری از شخصیتهای طراز اول کتابخانهی فارسی را شیعه قلمداد نمودند. که فردوسی طوسی (فردی که سنی مذهب بودن او واضحتر از آن است که بتوان او را به دیگر مذهبی نسبت داد) از جملهی آنان است. البته آنچه دست این افتراگویان را باز نگه داشته این است که احوال زندگی فردوسی همواره در هالهای از ابهام بوده است و هر آنچه در مورد زندگی او بیان شده زائیده اوهام و خیالات میباشد. بقول استاد مجتبی مینوی: حقیقت مطلب این است که از احوال و سرگذشت شخصی او (فردوسی) مطلب حقیقی معتبر بسیار کمی بدست ما رسیده، ولی در باب او مقدار زیادی قصه و افسانه در کتب مندرج است که آنها را بکلی (یا تقریبا بکلی) ندیده باید گرفت… (فردوسی و شعر او). و باید گفت که بسیاری از محققین با انصاف شیعه نیز شیعی بودن فردوسی را صراحتاً رد کردهاند چنانکه: دکتر جعفری لنگرودی در کتاب (راز بقای ایران در سخن فردوسی) معتقد است که فردوسی شیعه مذهب نیست اما اعتقاد مفرط به اهل بیت دارد. (روزنامه اعتماد ۲۶/۲/۸۵) و نیز محمد علی اسلامی ندوش در کتاب "چهار سخنگوی وجدان ایران" مینویسد: درباره مذهب فردوسی بحث زیادی صورت گرفته است او را منسوب به شیعه دوازده امامی، زیدی و سرانجام هفت امامی دانستهاند که هیچ یک دلیل متقنی به همراه ندارد. این بحث نشأت گرفته از ابیات آغازین شاهنامه است که به نظر میرسد که در آنها دست برد زیادی راه یافته است از مجموعه شاهنامه چنین برمیآید که فردوسی برفراز فرقهها حرکت میکرده. (چهار سخنگوی وجدان ایران - محمد علی اسلام ندوش) اما در مورد اشعاری که فردوسی در وصف سیدنا علی کرم الله وجهه سروده است باید گفت: سرودن این اشعار هم دلیلی دیگر برسنی مذهب بودن فردوسی است. زیرا اهلسنت و الجماعة محبت آل رسول را از واجبات میشمارند و تا به حال هیچ سنی مذهبی دیده به جهان نگشوده مگر اینکه محبت آل و اصحاب رسول گرامی اسلام در خون و گوشت او عجین بوده است. (ب) [۷۱] فردوسی در این شعر معتقد است بعد از پیامبران؛ ابوبکر صدیق رضیاللهعنه بهترین و بافضیلت ترین انسانها است، حال آنکه هیچ شیعهیی (حتی زیدیه که در بسیاری از عقاید و احکام با اهلسنت موافق است) چنین اعتقادی ندارند. و این دلیلی است بر سنی بودن او. (ب) [۷۲] تاریخ ادبیات در ایران جلد اول - دکتر ذبیح الله صفا - مؤسسه انتشارات امیر کبیر /۴۸۷.