۳- خلوت گزیدن عمر بن خطابس
هجویری دربارۀ خلوت گزیدن عمر بن خطّاب میگوید:
«آنگاه این کس اگر چه در میان خلق بُوَد، از خلق وحید بُوَد و همتّش ازیشان فرید بُوَد و این مقامی بس عالی و بعید بُوَد و راست این صفت عمر بود. کی [۱۵۵]از راحت عزلت نشان داد و وی به ظاهر اندر میان ولایت امارت و خلافت بود، و این دلیل واضح است کی اهل باطن اگرچه به ظاهر با خلق آمیخته باشند دلشان به حق آویخته باشد و اندر جملۀ حال بدو راجع باشند» [۱۵۶].
آنچه که در زمینۀ خلوت و عزلت قابل ذکر است این است که، انسان والا کسی است که در میان جامعه زیست نماید و با مردم روبرو شود و خود را با گناهان و معاصی الهی آلوده نکند و دل را به خالق بسپارد و از دامهای شیطان و نفس نهراسد و پیکار میدان نبرد با عوامل منفی وجود گردد.
روش عمر این بود، و روش همه معرفت شناسان خطّه تاریخ نیز چنین بوده است و خواهد بود.
[۱۵۵] منبع مذکور/۸۲. [۱۵۶] منبع مذکور/۸۲.