۳- «یار غار» بازتابی از تقرّب به خداوند
«یار غار» بازتابی از تقرّب به خداوند است و یار غار چهار جلوه صوری دریای معنوی و چهار انعکاس، از انوار خورشید حقیقتند:
یک هویت در مراتب مینماید صد هزار
عارفانه آن یکی در هر یکی خوش میشمار
نزد ما موج و حباب و قطره و دریا یکی است
آب یکی معنی بُوَد هم صورتش ناچار، چار
در شب تاریک امکان نور میبخشد به ماه
مینماید روز روشن آفتابی بیغبار
عشق بندی میکنی باری خیال روی او
آنچنان خوش صورتی بر نور دیده مینگار
مجلس عشق است و رندان مست و ساقی در حضور
حیف باشد در چنین وضعی که باشی در خمار
شکل قوسَین از خط محور نماید دایره
سِرّ «أَو أَدنی»
[۶۴۲]طلب کن تا بیابی یار غار
عقل و جان و سیّد و بنده به هم آمیختند
آنچنان گنجی که مخفی بود گشته آشکار
(۸۱۳)
یکی بودن چهار یار، همان وحدت در کثرت است، وحدت از نظر صفات و ارزشها نه به معنی اتّصال قطره به دریا (وحدت ذاتی).
درغزلی شیوا، چهار یار، چهار حضرت در یک حضرتند:
چار حضرت در یکی حضرت نگر
نعمت الله بین و آن نعمت نگر
ما میخمخانه را کردیم نوش
همدم ما شو دمی همّت نگر
چشم بینا گر ترا داده خدا
دیده بگشا حضرت عزّت نگر
عالمی را نقش بسته در خیال
گر نظر داری در این قدرت نگر
دنی و عقبی به همدیگر ببین
در وجود این و آن حکمت نگر
رحمت او داده عالم را وجود
عالم باشد رحمتش، رحمت نگر
در خرابات مغان در نه قدم
سیّد مستان آن حضرت نگر
(۸۰۶)
[۶۴۲] اشاره به آیه ﴿فَكَانَ قَابَ قَوۡسَیۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ٩﴾[النجم: ۹] در سوره مبارکه النجم است.