خلفای راشدین در قلمرو نظم و نثر فارسی

فهرست کتاب

کرامات امیرالمومنین علیس

کرامات امیرالمومنین علیس

عُمَر بن ذی مرب الهمدانی گفت: آن هنگام بر سر امیرالمومین علیسزده بودند من به نزدیک وی شدم. امیرالمومنین علیسعِصابه [۸۲]بر سر بسته بود، گفتم: یا امیرالمومنین زخم خود بر من بنمای تا ببینم. عصابه از سر خود بگشاد تا بدیدم. گفتم: هیچ رنجی نباشد این خارشی است. امیرالمومنین دو بار گفت: بدرستی که من مفارقت خواهم کرد از شما. امّ کلثوم دختر وی از پس پرده بگریست. امیرالمومنین گفت: خاموش باش ای دختر من، اگر ترا می‌دیدی آنچه من می‌بینم نگریستی ترا. عُمَر گفت: من گفتم: یا امیرالمومنین ترا چه می‌بینی؟ گفت: اینک ملایک و پیغامبران و اینک محمّد رسول‌اللهص و می‌گوید: یا علی بشارت باد ترا که به جایی خواهی آمدن نیکوتر و خوشتر از آنجا که تو در آنی. و حال همچنان بود که وی فرموده بود».

۲- اولیای خدا کسانی هستند که همیشه در راز و نیاز با خداوند، شب بیدار و همواره در روزه‌اند و چشم‌هایشان از خوف خداوند گریانست.

و امیرالمومنین ابوبکرسدر صفت ایشان گفت: «اولیای خدای تعالی روی‌های ایشان زرد باشد از ‌بی‌خوابی شب، و چشم‌های ایشان آشفته باشد از گریستن، و شکم‌های ایشان به پشت باز خفته باشد از گرسنگی، و لب‌های ایشان خشک باشد از تشنگی» [۸۳].

۳- انسان مؤمن به ویژه فرمانروای مسلمانان نمی‌تواند همۀ مردم را راضی و خشنود کند زیرا ستمگر از قاضی دادگر متنفر است و توانگر درویش را به حقارت می‌نگرد:

امیرالمومنین عُمَرسدر زمان خلافت گفت: «هیچ شب نمی‌گذرد بر من إِلاّ که مردمان نیمۀ از من خشنودند و نیمۀ منکر و ناخشنودند. آنکس که داد او می‌دهم خشنودست، آنکس که داد از وی می‌ستانم ناخشنود است. حق تعالی و تقدس همه را چشم اعتبار و گوش اختیار و زبان استغفار و دل بیدار کرامت کناد» [۸۴]. آنکس که به رضایت خداوند می‌اندیشد، در اجرای وظایف و حرکت به سوی هدف به داوری خلق خدا، کاری ندارد و آنچه برایش مهم است خشنودی خالق می‌باشد.

۴- زرق و برق‎ها و دلبستگی‌ها و ناز و نعمت‎های دنیا، روح آدمی را به اسارت می‎کشند و دل سالم را از او می‎گیرند:

روایت است که امیرالمومنین عُمَرسبر اسبی نشاندند و آن اسب تبختر می‎کرد و وی را می‌جنبانید، عُمَرسگفت: «مرا بر اسبی نشاندند که چون بر آن نشستم دل خود را باز ندیدم» [۸۵].

۵- کتاب وسنّت با آیات و احادیث فراوان، ریا و نفاق را به شدت محکوم نموده و آثار شوم آن‌ها را بگونه‌های مختلف بیان کرده‌اند. صحابۀ کرام و صلحای امت نیز با عبارات و جملات گوناگونی در بارۀ ریاکاری و اوصاف ذمیمه سخن گفته‌اند:

در وصیّت امیرالمومنین علیسو كرَّمَ اللهُ وَجهَهُ فرموده است: «المرآةُ فی الدّین أَخفی عَلی أُمّتی مِن دَبیبِ النملِ علی الصفاء فی اللیلةِ الظلماء»، یعنی «ریا در دین بر امتان چنان پوشیده تر است از رفتن مورچه بر سنگ ساده در شب تاریک» [۸۶].

۶- خطیب امام ابوبکر [۸۷]/گفت: شیخ مرشد [۸۸]قَدَّسَ‎اللهُ روحَه العزیزَ فرمود: «که چون مسجد جامع سه صف تمام کرده بودم، شبی مصطفیص را به خواب دیدم و امیرالمومنین ابوبکر صدّیقسبا وی بود و پاره‌ای سفال در دست داشت و خاکستر در آن بود و مصطفیص آن خاکستر به دست مبارک خود بر می‌گرفت و طرح مسجد بیشتر از آنکه بود می‌انداخت. چون بیدار شدم روز دیگر بیامدم و آن موضوع که رسولص خاک انداخته بود و نگاه کردم و آن خاکستر بدیدم و بنای مسجد بدان نشانه نهادم و چهار صف بساختم» [۸۹].

۷- و اعتقاد کنیم که امیرالمومنین ابوبکرسبعد از رسولص خلیفه بود بحق و فاضلترین همۀ صحابه بود و بعد از امیرالمومنین عُمَرسبود و بعد از وی امیرالمومنین عثمانسبود، و بعد از وی امیرالمومنین علی بن ابی طالبسبود، و ایشان هرچهار خلفای راشدین بودند رِضوانُ اللهِ عَلَیهِم أَجمَعِینَ» [۹۰].

[۸۲] عصابة: دستمال، سربند، عمّامه. [۸۳] فردوس المرشیدیّه فی اسرار الصمدیّة /۷۷. [۸۴] منبع مذکور/ ۳۱۱. [۸۵] منبع مذکور/۳۴۰. [۸۶] منبع مذکور/۶۹۷. [۸۷] ابوبکر محمد بن عبدالکریم بن علی بن سعد سومین جانشین شیخ ابواسحاق و مؤلف متن عربی فردوس المرشدیّة می‌باشد. [۸۸] شیخ ابواسحاق کازرونی است. [۸۹] فردوس المرشدیّه/۴۹۸. [۹۰] منبع مذکور/۳۶۱-۳۶۲.