۱۵- کُنیۀ بوتراب برای علی س
کُنیۀ بوتراب، افتخاری است برای علی و همۀ علی صفتان تاریخ: «و اندر این غزو ذاتُ العُشیره [۶۵]بود که پیامبرص طلب علی بن ابی طالب کرد و نیافت. و او از دیه بیرون شده بود و به زیر خرمابُنان خفت. پیغمبرص خود به طلب او شد و او را یافت به زیر خرمابُنان خفته و جامه از وی باز شده و تن او به خاک اندر رفته. پیغامبرص آواز کرد و گفت: قُم یا أبا تُراب [۶۶]. و این بوتراب بر علی بماند، و او بدین فخر کردی و دوست داشتی که کسی او را بدین کنیت خواندی. پس عمّار یاسر گفت: با علی من خفته بودم هم اندر آن خاک، آواز پیامبر را شنیدم، بیدار شدم پیامبر را دیدم که علی را بیدار میکرد. و علی برخاست و پیش او بیستاد. و پیغمبر به ردای خویش سر و روی علی پاک همی کرد و میسترد و میگفت: یا علی، اندر دو جهان بدبخت تر از آن کس نیست که ترا دشمن دارد و ترا کشد و بر سرت زخم زند تا این ریش تو از خون سرت خشک شود» [۶۷].
سیرۀ پیامبراسلام و خلفای راشدین در تاریخ طبری، نموداری از زندگانی ابر مردهای نظام الهی است که با تمام نیرو و امکانات میکوشند انسان را از خود محوری نجات دهند و او را به ملکات فاضله اخلاقی و دستورات الهی آشنا سازند.
علی، به هنگام ضربت عبدالرحمن بن ملجم، به فرزندان و یارانش دستور میدهد که از همان شیری که به او میدهند به قاتلش نیز بنوشانند، سبحانالله از این همه عبقریت و شکوه و آزادگی!
[۶۵] منزلی نزدیک مدینه بوده است. [۶۶] ای بوتراب (پدر خاک) برخیز. [۶۷] منبع مذکور/۹۷.