۴- ستایش ممدوح به حیدر در لطایف اشعار وزراء و صدور
در باب ششم، در لطایف اشعار وزرا و صدور، در قصیدهای از رشید الدین وطواط ممدوح را در میدان نبرد به حیدر تشبیه میکند [۴۸۰]:
در هنر وقت مجارات
[۴۸۱]چو صاحب
[۴۸۲]بوده
در وغا روز ملاقات چو حیدر گشته
در اشعار دیگری علیسرا چنین میستاید:
خورشید خسروان ملک اتسز که ذات او
درعلم چونعلی شد و درعقل چونعقیل
[۴۸۳]
زهی بسان نبی پیشوای دولت و دین
زهی بسان علی کامکار تیغ و قلم
[۴۸۴]
تازیانه عدالت عمر ناموس کفر را در هم شکست، در قصیدهای بلند از عماد الدین غزنوی ممدوحش را چنین به عدالت ستایش میکند [۴۸۵]:
گرچه محمّد آلت دعوی تمام داشت
ناموس کفر درّه
[۴۸۶]سهم
[۴۸۷]عُمَر شکست
در قصیدهای از لطف الدین زکی مراغه، ممدوح به عدل عمر و شجاعت حیدر ستایش میشود [۴۸۸]:
ای خداوندی کاندرگه انصاف و مصاف
از تو عدل عُمَر و پر دلی حیدر خاست
[۴۸۰] لباب الألباب - نیمه اول/۸۵. [۴۸۱] با یکدیگر برابری کردن- همقدم شدن. هنرنمایی کرد. [۴۸۲] صاحب بن عباد. وزیر دانشمند ایرانی (۳۲۶-۳۸۵ هـ ق). [۴۸۳] لباب الألباب - نیمه دوم/۱۱۸- عقیل برادر علی بن ابی طالب است. [۴۸۴] لباب الألباب - نیمه دوم/۳۱۳. [۴۸۵] لباب الألباب - نیمه دوم/۲۶۷. [۴۸۶] تازیانه. [۴۸۷] ترس. [۴۸۸] لباب الألباب - نیمه دوم /۳۷۶.