احادیث قدسی

فهرست کتاب

بخاری، کتاب «التفسیر» باب: [سورة القتال، باب: ﴿وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ﴾]

بخاری، کتاب «التفسیر» باب: [سورة القتال، باب: ﴿وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ﴾]

۱۱۱- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسعَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: خَلَقَ اللَّهُ الخَلْقَ، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُ قَامَتِ الرَّحِمُ، فَأَخَذَتْ بِحَقْوِ الرَّحْمَنِ، فَقَالَ لَهُ: مَهْ؟ قَالَتْ: هَذَا مَقَامُ العَائِذِ بِكَ مِنَ القَطِيعَةِ، قَالَ: أَلاَ تَرْضَيْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَكِ، وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَكِ؟ قَالَتْ: بَلَى يَا رَبِّ، قَالَ: «فَذَاكِ لَكَ»، قَالَ أَبُو هُرَيْرَةَ: اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ٢٢[محمد: ۲۲]».

۱۱۱. «از ابوهریرهساز پیامبر جروایت شده است که فرمودند: «خداوند موجودات را آفرید، هنگامی که از آفرینش آن‌ها فراغت یافت، رحم (خویشاوندی) برخاست و کمر خداوند مهربان را گرفت (به او پناه برد). خداوند به او فرمود: چه می‌خواهی؟ گفت: [من، اینک یک پناه‌آورنده به تو هستم و] این [ایستادن من]، همان ایستادن پناه‌جو به تو، از قطع پیوند خویشاوندی است (به تو پناه می‌برم و از تو می‌خواهم مرا از قطع خویشاوندی پناه دهی)، خداوند می‌فرماید: آیا راضی می‌شوی که هرکس صله‌ی تو را به جای آورد، من با او پیوند کنم و هرکس تو را قطع کند، من با او قطع پیوند کنم (از خود دور کنم)؟ گفت: خدایا! بله. خداوند فرمود: پس آن حق برای تو باد (چنین خواهم کرد)، ابوهریرهسمی‌گوید: اگر خواستید [به این مطلب یقین پیدا کنید] این آیه را تلاوت کنید: ﴿فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ ٢٢[محمد: ۲۲]. «آیا اگر (از قرآن و برنامه‌ی اسلام) روی‌گردان شوید جز این انتظار دارید که در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندی میان خود را قطع کنید»» [۳۸].

۱۱۲- در روایت دیگری در این باب، از ابوهریرهسبعد از بیان حدیث قبل (شماره‌ی ۱۱۱) و در آخر آن چنین آمده است: «ثُمَّ قَالَ أَبُو هُرَيْرَةَسقَالَ: رَسُولُ اللهِج: اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿ فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ...» «سپس ابوهریرهسگفت: پیامبر جفرمودند: اگر می‌خواهید این آیه را بخوانید: آیا اگر روی‌گردان شوید جز...».

این حدیث را بخاری در کتاب التوحید و کتاب الأدب و نیز مسلم در کتاب الأدب و نسائی در کتاب التفسیر، روایت کرده‌اند.

ترمذی:

۱۱۳- «عَنْ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍسقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: قَالَ اللَّهُ: أَنَا اللَّهُ، وَأَنَا الرَّحْمَنُ، خَلَقْتُ الرَّحِمَ، وَشَقَقْتُ لَهَا مِنْ اسْمِي، فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ، وَمَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُهُ».

۱۱۳. «از عبدالرحمن بن عوفسروایت شده است که گفت: از پیامبر جشنیدم که می‌فرمود: خداوند می‌فرماید: من خداوند هستم و من رحمان (خدای مهربان) هستم، رحم (رابطه‌ی خویشاوندی) را آفریدم و آن را از اسم خود (یعنی رحیم و رحمان) مشتق کردم، پس هرکس آن را نگه دارد، به او می‌پیوندم و هرکس آن را قطع کند، ارتباطم را با او قطع خواهم کرد».

[۳۸] در توجیه پناه ‌بردن رحم (خویشاوندی) به خداوند، بیضاوی می‌گوید: عادت بر این است که مستجیر (پناه‌ برنده) هنگام پناه ‌بردن به مستجار (کسی که به او پناه برده می‌شود)، دست به دامن او شده، به اندازه‌ی اهمیت موضوع و خواسته‌اش به او بچسبد. طیبی می‌گوید: این گفته‌ی پیامبر جاز باب استعاره‌ی تمثیلی است، به این صورت که حال رحم (خویشاوندی) و نیاز آن به ارتباط و حمایت از او و مراقبت از این که قطع نشود، به حال پناه ‌برنده‌ی نیازمندی (مستجیر) تشبیه شده که به قدرتی (مستجار) پناه می‌برد که از او دفاع کند یا می‌تواند «استعاره‌ی مکنیه» باشد به این صورت که رحم (خویشاوندی) را به انسانی تشبیه کرده است که به کسی پناه می‌برد و حمایت و مراقبت او را می‌طلبد. در اهمیت صله‌ی رحم، احادیث زیادی وارد شده‌اند که توجه به آیه‌ی مذکور در متن حدیث (محمد: ۲۲) در این زمینه کفایت می‌کند. منظور اصلی احادیثی که در این خصوص وارد شده‌اند، اهمیت‌دادن به مقام و ارزش صله‌ی رحم می‌باشد. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری]. امام نووی/می‌گوید: بدون شک انجام صله‌ی رحم بر هر انسانی واجب است و انجام‌ندادنش یعنی قطع آن معصیت و گناه به شمار می‌آید، البته صله‌ی رحم درجاتی دارد که برخی بر برخی دیگر برتری دارند.