احادیث قدسی

فهرست کتاب

نسائی، باب: [قِرَاءَةُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ]

نسائی، باب: [قِرَاءَةُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ]

۲۸۵- «عَنْ أَنَسِ بْنُ مَالِكٍسقَالَ: بَيْنَمَا ذَاتَ يَوْمٍ بَيْنَ أَظْهُرِنَا (يُرِيدُ النَّبِيَّ ج) إِذْ أَغْفَى إِغْفَاءَةً، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مُتَبَسِّمًا، فَقُلْنَا لَهُ: مَا أَضْحَكَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟! قَالَ: نَزَلَتْ عَلَيَّ آنِفًا سُورَةٌ: ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ،إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ ١ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ ٣ثُمَّ قَالَ: هَلْ تَدْرُونَ مَا الْكَوْثَرَ؟ قُلْنَا اللَّهِ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: فَإِنَّهُ نَهْرٌ وَعَدَنِيهِ رَبِّي فِي الْجَنَّةِ، آنِيَتُهُ أَكْثَرُ مِنْ عَدَدِ الْكَوَاكِبِ، تَرِدُهُ عَلَيَّ أُمَّتِي، فَيُخْتَلَجُ الْعَبْدُ مِنْهُمْ، فَأَقُولُ: يَا رَبِّ! إِنَّهُ مِنْ أُمَّتِي، فَيَقُولُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثَ بَعْدَكَ».

۲۸۵. «از انس بن مالکسروایت شده است که گفت: یکی از روزها، هنگامی که پیامبر جدر میان ما بود، ناگاه به خوابی سبک رفت و سپس بعد از مدتی با تبسم سرش را بلند کرد، عرض کردیم: ای پیامبر خدا! چه چیزی تو را به خنده واداشته است؟ فرمودند: «لحظه‌ای پیش، این سوره بر من نازل شد: ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ، إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ ١ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ ٣[الکوثر: ۱-۳]. «به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. ما به توکوثر (خیر بی‌نهایتی) را بخشیدیم. حال که چنین است تنها برای پروردگار خود نماز بخوان و قربانی کن. بدون شک دشمن کینه‌توز تو بی‌خیر و برکت و بی‌نام و نشان خواهد بود»، سپس فرمودند: آیا می‌دانید که کوثر چیست؟ گفتیم: خدا و رسولش آگاه‌ترند، فرمودند: کوثر نهری است در بهشت که پروردگارم مرا به آن وعده داده است، ظروفش (جام‌هایش) از تعداد ستارگان بیشتر است، امتم در آن‌جا بر من وارد می‌شوند. در میان آن‌ها جلو یکی به شدت گرفته می‌شود (مانع آمدن او به آنجا می‌شوند) و من می‌گویم: خدایا! او نیز از امت من است، خداوند می‌فرماید: تو نمی‌دانی که او بعد از تو چه کارهایی کرد)».