ترمذی، باب: [مَا جَاءَ فِي شَأْنِ الحَشْرِ]
۳۵۷- «عَنْ أَنَسٍسعَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: يُجَاءُ بِابْنِ آدَمَ يَوْمَ القِيَامَةِ، كَأَنَّهُ بَذَجٌ، فَيُوقَفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ، فَيَقُولُ اللَّهُ لَهُ: أَعْطَيْتُكَ وَخَوَّلْتُكَ وَأَنْعَمْتُ عَلَيْكَ، فَمَاذَا صَنَعْتَ؟ فَيَقُولُ: يَا رَبِّ! جَمَعْتُهُ وَثَمَّرْتُهُ، فَتَرَكْتُهُ أَكْثَرَ مَا كَانَ، فَارْجِعْنِي آتِكَ بِهِ، فَإِذَا عَبْدٌ لَمْ يُقَدِّمْ خَيْرًا، فَيُمْضَى بِهِ إِلَى النَّارِ».
۳۵۷. «از انسساز پیامبر جروایت شده است که فرمودند: «انسان روز قیامت به دادگاه خدا آورده میشود و گویی بره است (یعنی در دادگاه خداوند در نهایت ضعف و نیازمندی قرار میگیرد) و در مقابل خداوند (دادگاه خداوند) قرار داده میشود، خداوند به او میگوید: نعمتهایم را به تو بخشیدم و عطا کردم، تو چه کردی (عملکرد تو در برابر نعمتهایم چگونه بود)؟ انسان در جواب میگوید: خدایا! آنها را جمع کردم و سرمایهگذاری کردم و در حالی که بیشتر از قبل بود، آن را رها کردم و از آن جدا شدم، [خدایا!] مرا برگردان تا آن را به پیشگاه تو بازآورم! آنگاه [معلوم میشود که او] بندهای است که خیری برای خود نفرستاده است، پس به سوی آتش جهنم روانه میشود» [۹۷].
[۹۷] «البذج» یعنی «برّه»، انسان چون در دادگاه خدا و در مقابل قدرت لایزال او در نهایت ضعف به سر میبرد در حدیث به برّه تشبیه شده است. حدیث به این اشاره دارد که وقتی انسان از نعمتهایی که در اختیار دارد، چیزی را برای آخرتش پیش نمیفرستد، یعنی از آنها در جهت اخروی استفاده نمیکند، در مقابل دادگاه خدا جز ندامت و سرانجامی ناخوشایند دربر نخواهد داشت و این اشاره به همان آیه دارد که میفرماید: ﴿يَوۡمَ يَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ يَدَاهُ﴾[النبأ: ۴۰] «روزی که انسان همهی کارهایی را که کرده است، میبیند»، پس بر هر عاقلی است که نسبت به نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته است، مغرور نشود، بلکه از آنها به عنوان کالایی در ساختن آیندهاش (قیامت) استفاده کند تا خدای نخواسته هنگام مرگ و روبهروشدن با پروندهی اعمالش، دچار حسرت و ندامت نشود و در آن وقت از خداوند چیزی بخواهد که هرگز برآورده نشود: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُۚ كَلَّآۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَاۖ وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٠٠﴾[المؤمنون: ۹۹-۱۰۰] «زمانی که مرگ یکی از آنها فرا میرسد، میگوید: پروردگارا! مرا (به دنیا) بازگردان تا من در آنچه وانهادهام، کار نیکی انجام بدهم. نه چنین است، این سخنی است که او گویندهی آن است و پیشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته میشوند».