ترمذی، باب: [حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ]
۳۸۹- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسعَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج، قَالَ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الجَنَّةَ وَالنَّارَ، أَرْسَلَ جِبْرِيلَ إِلَى الجَنَّةِ، فَقَالَ: انْظُرْ إِلَيْهَا، وَإِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا، قَالَ: فَجَاءَهَا وَنَظَرَ إِلَيْهَا وَإِلَى مَا أَعَدَّ اللَّهُ لِأَهْلِهَا فِيهَا، قَالَ: فَرَجَعَ إِلَيْهِ، قَالَ: فَوَعِزَّتِكَ لَا يَسْمَعُ بِهَا أَحَدٌ إِلَّا دَخَلَهَا، فَأَمَرَ بِهَا فَحُفَّتْ بِالمَكَارِهِ، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَيْهَا، فَانْظُرْ إِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا، قَالَ: اِرْجَعَ إِلَيْهَا! فَانْظُرْ مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا، قَالَ: فَرَجَعَ إِلَيْهَا، فَإِذَا هِيَ قَدْ حُفَّتْ بِالمَكَارِهِ، فَرَجَعَ إِلَيْهِ، فَقَالَ: وَعِزَّتِكَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ لَا يَدْخُلَهَا أَحَدٌ، قَالَ: اذْهَبْ إِلَى النَّارِ، فَانْظُرْ إِلَيْهَا وَإِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا، فَإِذَا هِيَ يَرْكَبُ بَعْضُهَا بَعْضًا، فَرَجَعَ إِلَيْهِ، فَقَالَ: وَعِزَّتِكَ لَا يَسْمَعُ بِهَا أَحَدٌ فَيَدْخُلَهَا، فَأَمَرَ بِهَا فَحُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ، فَقَالَ: ارْجِعْ إِلَيْهَا، فَرَجَعَ إِلَيْهَا، فَقَالَ: وَعِزَّتِكَ لَقَدْ خَشِيتُ أَنْ لَا يَنْجُوَ مِنْهَا أَحَدٌ، إِلَّا دَخَلَهَا».
۳۸۹. «از ابوهریرهساز پیامبر جروایت شده است که فرمودند: «وقتی که خداوند بهشت و دوزخ را آفرید، جبرئیل را به سوی بهشت فرستاد و به او فرمود: به بهشت و آنچه در آن برای بهشتیان آماده کردهام، بنگر، پیامبر جفرمودند: جبرئیل به بهشت آمد و به آن و آنچه خداوند در آن برای بهشتیان فراهم کرده است، نگاه کرد، پیامبر جفرمودند: پس نزد خدا برگشت و عرض کرد: به بزرگیت سوگند! کسی در بارهی آن، چیزی نمیشنود، مگر این که داخل آن میشود (میخواهد داخل آن شود)، آنگاه خداوند امر کرد که بهشت با مشکلات و ناخوشیها پوشیده شود (داخلشدن در آن در گرو تحمل مشکلات باشد)، سپس به جبرئیل فرمود: دوباره به سوی بهشت برگرد و به آنچه در آن برای بهشتیان فراهم کردهام، بنگر، پیامبر جفرمودند: جبرئیل به سوی بهشت برگشت و دید که با مشکلات پوشیده شده است و نزد خداوند برگشت و عرض کرد: به بزرگیت سوگند! از این میترسم که کسی نتواند داخل آن شود. خداوند میفرماید: به سوی دوزخ برو و به آن و آنچه در آنجا برای دوزخیان فراهم کردهام، بنگر، جبرئیل به سوی دوزخ رفت و دید که شعلههای آن از یکدیگر بالا میروند و برخی بر روی برخی دیگر میافتند، نزد خداوند برگشت و عرض کرد: به بزرگیت سوگند، هرکس در بارهی آن چیزی بشنود، داخل آن نمیشود (نمیخواهد داخل آن شود)، آنگاه خداوند امر کرد که دوزخ با شهوات پوشیده شود، سپس به جبرئیل فرمود: دوباره به سوی دوزخ برگرد، پس برگشت و بعد از دیدن دوبارهی دوزخ نزد خدا آمد و عرض کرد: به بزرگیت سوگند! از این میترسم که کسی از آنجا نجات نیابد و در آن بروند (همه گرفتار آن شوند)».
ترمذی میگوید: این حدیث حسن صحیح میباشد.