ابن ماجه، باب: [الرِّيَاءِ وَالسُّمْعَةِ]
ابن ماجه در این زمینه چند روایت ذکر کرده است:
روایت نخست:
۲۹۰- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسأَنَّ رَسُولَ اللهِ جقَالَ: قَالَ اللهُﻷ: أَنَا أَغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ، مَنْ عَمِلَ عَمَلًا أَشْرَكَ فِيهِ غَيْرِي، فَأَنَا مِنْهُ بَريءٌ، وهُوَ لِلَّذِي أَشْرَكَ».
۲۹۰. «از ابوهریرهسروایت شده است که پیامبر جفرمودند: خداوند متعال میفرماید: من بینیازترین شریکان از شریک و شرک هستم، پس هرکس کاری انجام دهد که در آن غیرِ من را شریک من قرار دهد، من از او رویگردان و بیزارم و کارش برای کسی است که شریک من قرار داده است]».
روایت دوم:
۲۹۱- «عَنْ أَبِي سَعْدِ بْنِ أَبِي فَضَالَةَ (وَكَانَ مِنَ الصَّحَابَةِ) سقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ، نَادَى مُنَادٍ: مَنْ كَانَ أَشْرَكَ فِي عَمَلٍ عَمِلَهُ لِلَّهِ، فَلْيَطْلُبْ ثَوَابَهُ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ، فَإِنَّ اللَّهَ أَغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ».
۲۹۱. «از ابوسعد بن ابوفضالهس(که یکی از اصحاب است) روایت شده که میگوید: پیامبر جفرمودند: وقتی که خداوند اولین و آخرین [همهی مخلوقات] را در روزی که هیچ شک و شبههای در آن نیست (روز قیامت) گرد آورد، ندا زنندهای ندا میزند: هرکس کاری را برای خدا انجام داده باشد و در آن عملش کسی را شریک خدا قرار داده باشد، پس [چنین فردی] ثواب و اجرش را از او طلب کند، نه از خدا، زیرا خداوند بینیازترین شریکان از هر شراکت و شریکی است» [۷۳].
[۷۳] اخلاص روح عبادات است و عبادت بدون اخلاص همچون جسد بدون روح است، جسدی که نه تنها سودی نخواهد داشت، بلکه بعد از کمی بویش دیگران را اذیت و آزار میدهد. عبادتی که در آن ریا وجود داشته باشد، باطل است و ریا در عبادات شرک مخفی محسوب میشود و شیطان به وسیلهی آن به باطلکردن اعمال انسان و محرومشدن وی از پاداش آن، نزدک میشود. اخلاص در عبادات، همان چیزی است که خداوند انسانها را بدان امر کرده است و فرموده است: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ...﴾[البينة: ۵] «به امتهای پیشین امر نشد، جز به آن که خدا را با اخلاص و در حالی که بر دین حنیف ابراهیمی استقامت دارند، پرستش کنند». اعمال صالح با اخلاص، پاک و پاکیزه میشوند و نتیجه و ثمر میدهند و صاحبشان را از اجر و پاداش بهرهمند میکنند و نوری را بر چهرهی وی قرار میدهند و حلاوت و شیرینی به سخنان صاحبشان میبخشند، به طوری که در دیگران تأثیر خواهد گذاشت و با آن گمراهان هدایت میشوند، زیرا کلامی که از قلب گوینده صادر شود، به قلب شنونده میرسد، اما اگر از زبان گوینده صادر شود و در آن ریا باشد، از زبان شنونده نمیگذرد. حقیقت ریا، یعنی انجام عبادات با این هدف که مقام و منزلت خود را در دل مردم بالا ببری و این در حقیقت استهزاء به خداست -معاذ الله-. نقطهی مقابل آن اخلاص است که منظور از آن انجام عبادات با هدف تقرب به خدا میباشد؛ در کتاب «شرح الأشباه» حموی چنین آمده است: اخلاص سرّ بین عبد و خداست و کسی غیر از آنها بدان آگاه نیست؛ برخی عرفا گفتهاند: مخلص کسی است که دوست ندارد در انجام عباداتش مورد تعریف و تمجید قرار گیرد. [شرح امام نووی بر صحیح مسلم].