بخاری: کتاب «بدء الخلق» باب: [وَفَاةِ مُوسَى÷]
۳۰۸- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسقَالَ: أُرْسِلَ مَلَكُ المَوْتِ إِلَى مُوسَى عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَكَّهُ، فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ، فَقَالَ: أَرْسَلْتَنِي إِلَى عَبْدٍ لاَ يُرِيدُ المَوْتَ، قَالَ: ارْجِعْ إِلَيْهِ، فَقُلْ لَهُ: يَضَعُ يَدَهُ عَلَى مَتْنِ ثَوْرٍ، فَلَهُ بِمَا غَطَّتْ يَدُهُ، بِكُلِّ شَعَرَةٍ سَنَةٌ، قَالَ: أَيْ رَبِّ، ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: ثُمَّ المَوْتُ، قَالَ: فَالْآنَ، قَالَ: فَسَأَلَ اللَّهَ أَنْ يُدْنِيَهُ مِنَ الأَرْضِ المُقَدَّسَةِ رَمْيَةً بِحَجَرٍ، فَقَالَ أَبُو هُرَيْرَةَس: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: لَوْ كُنْتُ ثَمَّ لَأَرَيْتُكُمْ قَبْرَهُ إِلَى جَانِبِ الطَّرِيقِ تَحْتَ الكَثِيبِ الأَحْمَرِ».
۳۰۸. «از ابوهریرهسروایت شده است که گفت: [پیامبر جفرمودند:] «ملک الموت نزد موسی÷فرستاده شد. وقتی نزد او آمد، موسی ضربهای به صورت او زد و وی نزد پروردگارش برگشت و گفت: مرا نزد بندهای فرستادی که نمیخواهد بمیرد، خداوند فرمود: نزدش برگرد و به او بگو دستش را بر پشت گاوی بگذارد، به اندازهی موهایی که زیر دستش قرار میگیرند، به عمرش اضافه میشود، هر مو یک سال، [ملک الموت نزد موسی برگشت و آنچه خدا به او گفته بود به موسی گفت] موسی عرض کرد: خدایا! بعد از آن، چه میشود؟ خداوند فرمود: بعد از آن مرگ [خواهد آمد و تو خواهی مُرد]، عرض کرد: [وقتی که سرانجام باید مُرد]، پس همین حالا [جانم را بگیر]. پیامبرجفرمودند: انگاه موسی از خداوند خواست او را به اندازهی نزدیک بیت المقدس گرداند که اگر کسی سنگی را انداخت، به انجا اصابت کند، [تا او را آنجا دفن کنند]. ابوهریرهسمیگوید: پیامبر جسپس فرمودند: اگر آنجا میبودم، قبرش را که زیر تپهی شنی قرمز رنگ در کنار راه [آنجا] قرار دارد، به شما نشان میدادم».