بخاری، باب: [خَمْسٌ مِنَ الدَّوَابِّ و...]
۲۱۱- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَسعَنِ النَّبِيِّ ج، قَالَ: نَزَلَ نَبِيٌّ مِنَ الأَنْبِيَاءِ تَحْتَ شَجَرَةٍ، فَلَدَغَتْهُ نَمْلَةٌ، فَأَمَرَ بِجَهَازِهِ، فَأُخْرِجَ مِنْ تَحْتِهَا، ثُمَّ أَمَرَ بِبَيْتِهَا فَأُحْرِقَ بِالنَّارِ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: فَهَلَّا نَمْلَةً وَاحِدَةً؟!».
۲۱۱. «از ابوهریرهساز پیامبر جروایت شده است که فرمودند: یکی از پیامبران خدا زیر درختی نشست [تا کمی استراحت کند]، سپس مورچهای او را گزید و پیامبر [ناراحت شد و] دستور داد که زیراندازش از زیر مورچه بیرون آورده و لانهی مورچه سوزانده شود، پس از آن خداوند به او وحی کرد [و فرمود]: پس چرا تنها مورچهای را نمیسوزانی [که تو را گزیده است، بقیه مورچهها کاری نکردهاند]».