ابن ماجه، باب: [قول الله تعالی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ﴾]
۲۹۸- «عَنْ أَبِيْ سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّسقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ لَيَسْأَلُ الْعَبْدَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، حَتَّى يَقُولَ: مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَ الْمُنْكَرَ أَنْ تُنْكِرَهُ؟ فَإِذَا لَقَّنَ اللَّهُ عَبْدًا حُجَّتَهُ، قَالَ: يَا رَبِّ! رَجَوْتُكَ وَفَرِقْتُ النَّاسِ. أَيْ: خِفْتُ النَّاسَ».
۲۹۸. «از ابوسعید خدریسروایت شده است که گفت: از پیامبر جشنیدم که میفرمود: خداوند روز قیامت از بنده سؤالات متعددی میپرسد، تا این که میفرماید: چه چیزی تو را از نهی منکر بازداشت آنگاه که آن را میدیدی؟ پس وقتی خداوند دلیلش را به بنده میگوید، بنده عرض میکند: خدایا! به تو امیدوار بودم و از مردم میترسیدم».
۲۹۹- «عَنْ أَبِي سَعِيدٍسقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: لَا يَحْقِرْ أَحَدُكُمْ نَفْسَهُ، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! كَيْفَ يَحْقِرُ أَحَدُنَا نَفْسَهُ؟ قَالَ: يَرَى أَمْرًا لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ مَقَالٌ، ثُمَّ لَا يَقُولُ فِيهِ، فَيَقُولُ اللَّهُﻷلَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: مَا مَنَعَكَ أَنْ تَقُولَ فِي كَذَا وَكَذَا؟ فَيَقُولُ: خَشْيَةُ النَّاسِ، فَيَقُولُ: فَإِيَّايَ كُنْتَ أَحَقَّ أَنْ تَخْشَى».
۲۹۹. «از ابوسعید خدریسروایت شده است که گفت: پیامبر جفرمودند: «هیچکدام از شما خودش را تحقیر نکند، گفتند: ای پیامبر خدا! چگونه یکی از ما خودش را تحقیر میکند؟ پیامبر جفرمودند: بر او واجب است در امری و منکری که انجام میشود، دستور خدا را بیان کند، اما او چیزی نمیگوید، پس خداوند متعال روز قیامت به او میفرماید: چه چیزی تو را منع کرد که [در برابر منکری که انجام میشد] چنین و چنان نگویی (چیزی نگویی)؟! [او نیز در جواب] میگوید: ترس از مردم. خداوند میفرماید: من سزاوارتر بودم که از من بترسی».