بخاری، کتاب «التفسیر» باب: [سورة الجاثیة] و نیز باب [لا تسبوا الدهر]
۱۶- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَس، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: قَالَ اللَّهُﻷ: يُؤْذِينِي ابْنُ آدَمَ يَسُبُّ الدَّهْرَ وَأَنَا الدَّهْرُ، بِيَدِي الأَمْرُ أُقَلِّبُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ».
۱۶. از ابوهریرهسروایت شده است که گفت: پیامبر جفرمودند: خداوند متعال میفرماید: «فرزند آدم (انسان) [وقتی که) به زمانه دشنام میدهد مرا اذیت میکند و این در حالی است که من زمانه هستم، [یعنی همهی] کارها در دست و تحت فرمان و دستور من است. شب و روز را من به گردش درمیآورم (حوادث و اوضاع زمانه را من میآفرینم)» [۱۲].
[۱۲] «یؤذینی...» یعنی انسان مرا با کلماتی مورد خطاب قرار میدهد که مخاطب شنوندهی آن از شنیدنش ناراحت میشود. منظور این است که گویندهی این سخن (دشنامدهنده به زمان) خود را در معرض خشم خدا قرار میدهد، زیرا خداوند از این که از طرف کسی یا چیزی مورد اذیت و آزار قرار گیرد، منزه است. دشنامدادن به زمان اینگونه است که وقتی کسی دچار مشکلی میشود، میگوید: نابود باد زمانه [و یا تعابیر دیگری در این راستا به کار میبرد]. «وأنا الدهر» یعنی من خالق و آفرینندهی زمان و حوادثی هستم که در آن به وقوع میپیوندد و به همین سبب فرمود: «بیدي الأمر» یعنی کارهای و حوادثی را که به زمان منسوب میکنند و در نتیجه به آن دشنام میدهند، من هستم که به قدرت خود به وجود میآورم و زمان هرگز هیچ تأثیری در هیچ چیزی ندارد. «أقلب اللیل والنهار» یعنی من به وجودآورندهی تمامی حوادثی هستم که در شب و روز اتفاق میافتد؛ هرگاه انسان به زمان دشنام دهد به این دلیل که زمان خالق این بدیهاست، در حقیقت به فاعل آن دشنام داده است، در نتیجه این دشنام و ناسزا به خداوند برمیگردد؛ چرا که فاعل حقیقی خداست و زمان ظرفی است برای این حوادث و نهی از آن به همین منظور است. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].