نسائی، باب: [الأذان لِمَنْ يُصَلِّي وَحْدَهُ]
۱۲- «عَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍسقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: يَعْجَبُ رَبُّكَ مِنْ رَاعِي غَنَمٍ، فِي رَأْسِ شَظِيَّةِ الْجَبَلِ، يُؤَذِّنُ بِالصَّلَاةِ وَيُصَلِّي، فَيَقُولُ اللَّهُﻷ: انْظُرُوا إِلَى عَبْدِي هَذَا، يُؤَذِّنُ وَيُقِيمُ الصَّلَاةَ، يَخَافُ مِنِّي، قَدْ غَفَرْتُ لِعَبْدِي، وَأَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ».
۱۲. «عقبه بن عامرسمیگوید: از پیامبر جشنیدم که میفرمود: پروردگارت خوشحال میشود از [کار] چوپانی که در قلهی کوه، برای ادای نماز اذان میگوید و نماز میخواند، خداوند متعال [خطاب به فرشتگان] میفرماید: به این بندهام بنگرید [و ببینید که چگونه] اذان میگوید و نماز میخواند، او از من میترسد، پس به پاس این بندگی او را بخشیدم و وارد بهشت کردم».