بخاری، کتاب «اللباس» باب: [نقض الصور]
۲۸- «حَدَّثَنَا أَبُو زُرْعَةَ، قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ أَبِي هُرَيْرَةَ دَارًا بِالْمَدِينَةِ، فَرَأَى فِيْ أَعْلاَهَا مُصَوِّرًا يُصَوِّرُ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: (أَيْ: قَالَ اللّهُ تَعَالَى): وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ كَخَلْقِي، فَلْيَخْلُقُوا حَبَّةً، وَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً».
ثُمَّ دَعَا بِتَوْرٍ مِنْ مَاءٍ، فَغَسَلَ يَدَيْهِ حَتَّى بَلَغَ إِبْطَهُ، فَقُلْتُ: يَا أَبَا هُرَيْرَةَ! أَشَيْءٌ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ج؟ قَالَ: مُنْتَهَى الحِلْيَةِ».
۲۸. «ابوزرعه میگوید: با ابوهریرهسوارد منزلی در مدینه شدیم و او در بالاخانه فردی را دید که در حال کشیدن تصویری بود، گفت: از پیامبر جشنیدم که فرمودند: خداوند متعال میفرماید: «چه کسی ستمکارتر از کسی است که میرود و مخلوقی همچون مخلوقات من میآفریند؟ پس [اگر راست میگویند، بیایند] دانهای همچون گندم بیافرینند. و [یا بیایند] ذرهای بیافرینند».
سپس ظرف آبی خواست و دستانش را تا زیر بغلش شست، عرض کردم: ای ابوهریره! آیا در این خصوص (شستن دستها تا زیر بغل) از پیامبر جچیزی شنیدهای؟ جواب داد: «این [در وضوگرفتن] نهایت زیبایی [در بهشت] است».
۲۹- «وأخرجه مسلم في صحيحه بلفظ: دَخَلْتُ مَعَ أَبِى هُرَيْرَةَ فِى دَارِ مَرْوَانَ فَرَأَى فِيهَا تَصَاوِيرَ فَقَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: قَالَ اللَّهُﻷوَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ خَلْقًا كَخَلْقِى فَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً أَوْ لِيَخْلُقُوا حَبَّةً أَوْ لِيَخْلُقُوا شَعِيرَةً».
۲۹. مسلم در صحیحش حدیث مذکور را از ابوزرعه به ابن لفظ روایت کرده است:
«ابوزرعه میگوید: با ابوهریرهسوارد منزل مروان [بن حکم] شدیم، ابوهریره در آنجا تصاویری دید، پس گفت: از پیامبر جشنیدم که میفرمود: خداوند میفرماید: چه کسی ستمکارتر از کسی است که میرود و مخلوقی همچون مخلوقات من میآفریند؟ [پس اگر راست میگویند]، مورچهای یا ذرهای غبار یا یک دانه جو بیافرینند» [۱۶]- [۱۷].
[۱۶] «حبة» یعنی دانهای مفید همچون گندم و این که بعد از آن میفرماید: «أو شعیرة» یا از باب عطف خاص بر عام است، یا به شک راوی برمیگردد. منظور از بیان چنین مطلبی ناتوانساختن آنها و تعذیبشان است؛ یک بار با طلب خلق موجود زندهای از آنها و بار دیگر با طلب آفرینش یک موجود بیجان. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری]. [۱۷] نگاهی به بعضی از «احادیث متعلق به تصویر» امام بخاری و امام مسلم در صحیح خود احادیث زیادی را در خصوص ساخت یا به کارگیری تصویر ذکر کردهاند، هرچند که برخی از این احادیث قدسی نیستند، اما برای تکمیل بحث به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. أ- از ابن عباس از ابوطلحه روایت شده است که پیامبر جفرمودند: «فرشتگان به منزلی وارد نمیشوند که در آن سگ و تصویر باشد». ب- مسلم همدانی میگوید: با مسروق در منزل یسار بن نمیر بودیم؛ ایشان در سکوی منزل بسیار تمثالهایی را دید و گفت: از عبدالله شنیدم که پیامبر جفرمودند: «نقاشان در روز قیامت نزد خدا شدیدترین عذاب را خواهند داشت». ج- نافع از عبدالله بن عمر ب روایت میکند که گفت: پیامبر جفرمودند: «کسانی که این تصویرها را میسازند، روز قیامت عذاب داده خواهند شد و به آنان گفته میشود: بیایید آنچه را که آفریدهاید زنده کنید». د- از حضرت عایشهلروایت شده است که فرمودند: پیامبر جاز یک سفر برگشت. پردهای قرمزرنگ را که بر روی آن شکلهایی بود، بر طاقچهی منزلم آویزان کرده بودم، وقتی که پیامبرجآن را دید، پایین کشید و پاره کرد و فرمود: «در روز قیامت شدیدترین عذاب را کسانی خواهند داشت که چیزهایی شبیه مخلوقات خداوند میسازند». پس از پارچهی پارهشده یک یا دو بالش درست کردم... ه- از ابن عباس روایت شده است که پیامبر جفرمودند: «هرکس در دنیا صورتی را (چهرهی موجود زندهای را) نقاشی کند، روز قیامت مکلف میشود که در آن روح بدمد، اما هرگز نمیتواند چنین کاری بکند». امام مسلم نیز چنین احادیثی را با کمی اختلاف در برخی از آنها بیان فرمودهاند، اما آنچه در مورد این احادیث باید بدان اشاره کرد، این است که: در احادیثی که میفرماید: فرشتگان وارد منزلی نمیشوند که در آن سگ یا تصویر باشد، منظور فرشتگان رحمت و فرشتگانی است که برای بندگان از خداوند طلب استغفار میکنند، نه فرشتگان مأمور نوشتن اعمال انسان که در هیچ حالی از انسانها جدا نمیشوند؛ ضمن این که به هرجایی که انسان در آنجا مستقر باشد، منزل گفته میشود، حال این مکان چادر باشد یا خانهای با چهارچوب مشخص و یا... خطابی و دیگران، سگهایی را که شرع اجازهی نگهداری آنها را با هدف شکار و پاسبانی و سگهایی را که در کارهای کشاورزی و دامداری و... مورد استفاده قرار میگیرند، مستثنی دانستهاند. برخی گفتهاند: «تصاویر حرام، تصاویری هستند که به موجودات زنده شبیه باشند، به این شرط که سر و گردن نیز داشته و یا تصاویر مورد حقیر و بیارزش نباشند»؛ اما برخی، برخلاف این معتقدند تصاویر مذکور در احادیث عام است و هر تصویری را در برمیگیرد و سبب تحریم آن و دستور به خودداری از آن، همانند سازی مخلوقات خداوند و گناهی آشکار و در برخی موارد، قرارگرفتن بعضی از آنها در صورت چیزهایی است که غیر از خدا پرستش میشوند. امام نووی/میگوید: «علما گفتهاند: کشیدن تصویر موجود زنده به شدت حرام است و انجام آن جزو کبایر میباشد، اما تصویر غیر حیوان (غیر موجود زنده) حرام نیست». قسطلانی/میگوید: «حاصل و نتیجهی آنچه بیان شد، کراهت تصویر بر سقف و... میباشد، اما نقاشی بر جاهای زیرپا و مورد تحقیر همچون فرش و... جایز است چون که تصویر نصبشده در جای بلند شبیه بت است و همچنین نقاشی موجودات، بدون سر و گردن بدون اشکال است». این که فرمودند: «او را مکلف میکنند که در آن روح بدمد، اما نمیتواند»؛ در مورد کسی است که چیزهایی را برای عبادت نقاشی میکند، اما اگر کسی این کار را حلال نداند و با هدفی غیر از عبادت و پرستش، تصویری را بکشد، تنها فرد گناهکاری به حساب خواهد آمد – والله اعلم. «سخنی در مورد تصویر و احکام مربوط به آن» با استعانت از خداوند متعال در این خصوص میگوییم: احادیثی به صورت عام از کشیدن تصویر، نهی میکنند؛ احادیثی نیز وجود نقش و نگار بر لباس را مستثنی دانستهاند؛ برخی نیز نقاشی را در صورتی که مورد تحقیر و در زیر دست و پا باشد جایز دانستهاند و احادیثی نیز به این دلیل از آن نهی میکنند که مانع خشوع در عبادات میشوند و احادیثی نیز بر این امر دلالت دارند که اگر تصویر با هدف شناسایی فرد باشد، بدون اشکال است و این حدیث را دلیل چنین حکمی میدانند که جبرئیل صورت حضرت عایشه را در خواب به پیامبر جعرضه کرد و هدف از این کار این بود که پیامبر جشخصیتی را بشناسد که خداوند برای همسری او اختیار کرده است. در یک جمعبندی میتوان گفت: تحریم شدید در این زمینه نسبت به کسی است که با هدف همانند سازیِ مخلوقات خدا و یا با هدف عبادت و تعظیم کسی یا چیزی دست به تصویر آن میزند و این فرمودهی پیامبر جبه این امر اشاره دارد: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ كَخَلْقِي» و نیز این فرمایش که فرمودهاند: «الـمصورن الذين يضاهون خلق الله» پس چنین عملی ذاتاً حرام است، زیرا یا منجر به شرک میشود یا نزدیک به آن است. اما تصویر صالحین و بزرگان، با هدف اقتدا به آنها و اعمالشان، ذاتاً کار نیک و پسندیدهای است، اما جایی که خوف تعظیم و عبادت آنها برود، آنگونه که در مورد بزرگان گذشته اتفاق افتاد و تبدیل به بتهایی شدند که مورد پرستش قرار گرفتند و به ویژه اگر این تصاویر در مکانهای مقدسی همچون مسجد قرار داده شوند و این امر بعید نیست، زیرا گاهی با گذشت زمان جهل زیاد میشود و شیطان به وسیلهی آنها باب شرّ را بر روی مردم میگشاید، در این صورت چنین تصاویری نیز حرام خواهند بود؛ پیامبر جدر این زمینه فرمودهاند: «کارهای گذشتگان را وجب به وجب و ذراع به ذراع دنبال میکنید و کارتان به جایی میرسد که اگر به سوراخ سوسماری رفته باشند، شما هم به آنجا خواهید رفت و آنها را دنبال میکنید»، [حدیث به این اشاره دارد که پیروی از سنت گذشتگان به تدریج صورت میگیرد، پس مواظب خود باشید و چیزهای کوچک را بیاهمیت قلمداد نکنید]، حال اگر تغییراتی در نقاشی صورت گیرد، مثلاً نقاشی موجود زنده فاقد سر و گردن باشد و یا اگر بر روی لباس و مانند آن به حالت معمولی (برای زیبایی و نقش و نگار) نقاشی شده باشند، اشکالی نخواهند داشت، البته مشروط بر این که حالت تحقیرآمیز داشته باشند، اما اگر همین نقاشیها به حالت تعظیم نقاشی شوند، مکروه خواهند بود اگر این احترام و تعظیم به حد عبادت و پرستش نرسیده باشد و گرنه حرام هستند. اما تصاویری که با هدف شناسایی فرد گرفته شوند؛ همچون: عکسهایی که افراد بر شناسنامهی خود یا کارت شناسایی الصاق میکنند و یا عکس افراد مشکوک و جاسوسانِ دشمنان با هدف شناسایی آنها و محفوظ ماندن از شرّشان و یا عکس حیوانات مضر و نافع با هدف شناسایی و منتفعشدن از منافع و برحذربودن از ضررشان، گرفته میشوند، اینها نه تنها امری حرام نیست، بلکه چون مورد نیاز است، مطلوب نیز میباشد و حتی گاهی اوقات نیز ضروری و لازم و وسیلهای برای کسب علم میباشند و بدانها حکم وجوب یا استحباب داده میشود و نیز عکس و تصویر اجداد با هدف حفظ چهرهی آنها و نشاندادن به فرزندان و نوهها و... به شرط این که پدران و بزرگترها به قصد تعظیم به فرزندانشان عرضه نکنند، بلکه فقط برای شناسایی آنها باشد، امری حرام نیست. از این که پیامبر جبه حضرت عایشه /فرمودند: «آن پارچه را از من دور کن، زیرا تصاویر آن مدام در نماز به جلوی چشمم میآیند، برداشت میشود که تصاویر اگر منجر به کار یا امر حرامی شود، مانند تصاویر برهنه که نگاه به آنها موجب تحریک شهوت به ویژه در جوانان میشوند؛ حرام هستند، زیرا موجب ترویج بداخلاقی و ایجاد فساد میشوند و حکم فیلمهای تلویزیونی و... هم همچون حکم تصاویر است، در صورتی که قصد آموزش و پرورش و کسب علم در آن باشد، امری مطلوب به شمار خواهد آمد، اما فیلمهایی که در آنها آموزش ناهنجاریهای اجتماعی از جمله سرقت و جنایت و خیانت و انجام اعمال شنیعی از جمله زنا صورت میگیرد، حرام میباشند، زیرا باعث تباهی اخلاق و تحریک به بدی و فساد هستند. البته علما تصاویری را که اسباب بازی بچهها هستند، به این دلیل که از اهداف بدِ ذکر شده به دور میباشند، از این حکم مستثنی دانستهاند – والله أعلم.