صفیه بنت حُیی:
همانا تو دختر پیامبر هستی ... عمویت پیامبر بود ... و همسر پیامبر هستی. محمد رسول الله ص
وقتی که خداوند متعال محمد صرا از میان عرب ـ نه از میان یهود ـ برای پیامبری برگزید، درونهای یهودیان پر از حسادت و کینه شد و کینه و خشم دلهایشان را خورد و به تدریج در نبوت و دین و آئینش شک میکردند و میگفتند: محمد همان پیامبری نیست که ما در انتظارش بودیم، و دین او آن دینی نیست که ما میخواستیم. و در کتابهایشان آنچه درباره حضرت محمد صآمده بود، تحریف کردند و هر اسم یا صفت یا اشارهای که بر پیامبر صدلالت میکرد، تغییر دادند و این را میدانستند که پیامبر صآمده تا کتابی که پیش روی آنان است، تصدیق نماید و با تمام اوصاف این پیامبر درس ناخواندهای که نزد خودشان در کتاب تورات مییابند، موافق است؛ ولی طبیعتِ برتریطلبی موروثی بر درونشان غلبه پیدا کرده بود، چون بر این اعتقاد بودند که آنان پسران و دوستان خدا و ملت برگزیده خدا در زمیناند، و فرستادگان و پیامبران فقط از میان آنان است. و برایشان خیلی سخت و دشوار بود که این پیامبر از میان عربها باشد؛ به همین خاطر دشمنی و کینهتوزی را به نسبت پیامبر صشعلهور ساختند و دشمنی با رسول خدا صو دعوتش از همان لحظه بعثتش، در درونهایشان نهفته بود.
وقتی که پیامبر صبه مدینه هجرت نمود، آنان اولین کسانی بودند که به وی کافر شدند، بلکه آنان از همان روز اولی که رسول الله صوارد مدینه شد، با دشمنی و مکر و حیله با او برخورد کردند و بعضی از اعراب را بر نفاق و سئوالات گیجکننده و مبهم از پیامبر صتشویق و ترغیب نمودند و همدیگر را به نیرنگ و حیله همیشگی در حق پیامبر صو اسلام سفارش کردند [۱۳۶].
امام ابن قیم /میگوید:
وقتی پیامبر صبه مدینه آمد، کفار از لحاظ موضعگیری با وی سه دسته بودند: دستهای، پیامبر صبا آنان مصالحه نمود و با آنان عهد و پیمان بست که آنان با پیامبر صجنگ نکنند و علیه پیامبر صتوطئهچینی نکنند و دشمنان پیامبر صرا علیه او کمک و یاری نکنند و با آنان پیمان دوستی و همیاری ببندند، از آن طرف آنان بر کفرشان باشند و خون و مال و آبرویشان محفوظ باشد. دستهای دیگر کسانی بودند که با پیامبر صجنگیدند و در حق وی دشمنی و کینهتوزی ورزیدند. دسته سوم، کسانی بودند که کاری با پیامبر صنداشتند، نه با او مصالحه نمودند و نه با او جنگ کردند، بلکه منتظر بودند که وضعیت پیامبر صیا وضعیت دشمنانش به کجا میانجامد و آنان هم به تناسب آن وضعیت زندگی کنند. سپس از میان این کافران، کسانی بودند که در درون دوست میداشتند که پیامبر صبر دشمنان پیروز و غالب شود و عدهای بودند که بر عکس دوست میداشتند که دشمنان پیامبر صبر او پیروز و غالب شوند، و عدهای بودند که در ظاهر همراه پیامبر صبودند اما در حقیقت و در باطن همراه دشمنان پیامبر صبودند تا از هر دو طرف در امان باشند. این دسته اخیر، منافقان بودند. پیامبر صبه وسیله آنچه که پروردگارش به وی دستور میداد، با هر یک از این گروهها برخورد میکرد [۱۳۷].
رسول خدا صبا یهودیان مدینه عهد و پیمان بست و میان او و یهودیان، پیماننامهای نوشته شد. دانشمند یهودیان، عبدالله بن سلام به دین اسلام گروید [۱۳۸]و اکثرشان اسلام نیاوردند و بر کفر ماندند.
یهودیان مدینه سه قبیله بودند: بنی قینُقاع، بنی نضیر، و بنی قُریظه. هر سه قبیله با پیامبر صجنگیدند. پیامبر صبر بنی قینُقاع منت نهاد و آنان را آزاد کرد؛ بنی نضیر را از مدینه بیرون کرد؛ و جنگجویان بنی قُریظه را به قتل رسانید، و کودکان و زنانشان را اسیر کرد. و سوره حشر درباره یهودیان بنی نضیر و سوره احزاب درباره یهودیان بنی قُریظه نازل شد [۱۳۹].
[۱۳۶] رجال مبشرون بالجنة، ص ۲۶۸. [۱۳۷] زاد المعاد، ۳/۱۲۶. [۱۳۸] صحیح بخاری، ۷/۱۹۵. [۱۳۹] زاد المعاد، ۳/۶۵.