زینب این چنین مادر مؤمنان شد
وقتی که زید، زینبلرا طلاق داد، و عدهاش سپری شد، رسول الله صبا او ازدواج کرد تا زینب به بزرگترین فضیلت و افتخار در تمام هستی برسد، و همسر سرور اولین و آخرین، حضرت محمد صو مادر مؤمنان بشود.
از انس بن مالکسروایت شده است که آیه: (وتخفی فی نفسک ما الله مبدیه) در شأن زینب بنت جحش و زید بن حارثه نازل شده است [۱۱۴].
همچنین از انس سروایت شده است گوید: وقتی که عده زینب سپری شد، رسول الله صبه زید گفت: «او را برای من خواستگاری کن». انس گوید: پس زید روانه شد تا اینکه نزد زینب آمد در حالی که زینب مایه خمیر مایه درست میکرد. زید میگوید: وقتی که زینب را دیدم، سینهام به تنگ آمد تا جایی که نمیتوانستم بنگرم که رسول الله صاز او خواستگاری کرده است. پس به او پشت کردم و به عقب برگشته و گفتم: ای زینب! رسول الله صمرا نزد تو فرستاده و از تو خواستگاری میکند. زینب گفت: من کاری را نمیکنم تا اینکه پروردگارم به من دستور دهد. پس زینب برخاست و به مسجد رفت و آن آیه از قرآن نازل شد. آنگاه رسول الله صآمد و بدون اجازه نزد زینب رفت. انس گوید، زید گفت: رسول الله صدر طول روز نان و گوشت به ما داد. سپس مردم بیرون رفتند و افرادی ماندند که پس از صرف غذا در خانه صحبت میکردند. پس رسول اللهصبیرون رفت و من هم به دنبالش رفتم. پیامبر صاتاق زنانش را یکی یکی سر میزد و بر آنان سلام میکرد و زنانش میگفتند: یا رسول الله ص! خانوادهات را در چه حال و وضعیتی دیدی؟ زید گوید: نمیدانم آیا من به پیامبر صخبر دادم که جماعت بیرون رفتهاند یا اینکه او به من خبر داد. زید گوید: پس پیامبر صروانه شد تا اینکه داخل خانه شد، من هم رفتم و با او داخل شدم، آنگاه پرده میان من و پیامبر صانداخته شد و آیه حجاب نازل شد. زید گوید: سپس پیامبر صآن جماعت را پند و اندرز داد.
ابن رافع در روایت خود این آیه را افزوده است: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ يُؤۡذِي ٱلنَّبِيَّ فَيَسۡتَحۡيِۦ مِنكُمۡۖ وَٱللَّهُ لَا يَسۡتَحۡيِۦ مِنَ ٱلۡحَقِّ﴾[الأحزاب: ۵۳]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! در خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ اما هنگامى که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید؛ این عمل، پیامبر را ناراحت مىنماید، ولى از شما شرم مىکند (و چیزى نمىگوید)؛ اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد» [۱۱۵].
پس، یکی از برکتها و فضایل زینب ل، نزول آیه حجاب به سبب وی بود. و این هم در صبح عروسیاش بود.
[۱۱۴] حدیثی صحیح است. بخاری در مبحث «تفسیر القرآن»، باب: ﴿وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُ﴾، به شماره ۴۷۸۷؛ و ترمذی به شماره ۳۲۱۲؛ و حاکم در «المستدرک»، ۲/۴۱۷ آن را روایت کردهاند. [۱۱۵] مسلم به شماره ۱۴۲۸؛ نسائی، ۶/۸۰۷۹؛ و احمد در مسند خود، ۳/۱۹۵-۱۹۶ آن را روایت کردهاند.