مکه بر اثر خشم و عصبانیت منفجر شد
پیامبر صشروع به دعوت قوم و بستگانش به سوی توحید و یکتاپرستی نمود.
از ابوهریر هسروایت شده است که میگوید: هنگامی که آیه:
﴿وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ ٢١٤﴾ [الشعراء: ۲۱۴].
«و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن».
نازل شد، رسول الله صقریش را فراخواند و فرمود: ای پسران کعب بن لؤی! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای پسران مره بن کعب! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای پسران عبدشمس! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای پسران عبدمناف! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای پسران هاشم! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای پسران عبدالمطلب! خودتان را از آتش دوزخ نجات دهید. ای فاطمه! خودت را از آتش دوزخ نجات بده. زیرا من از جانب خدا نمیتوانم برای شما کاری کنم فقط من خویشاوند شما هستم و پیوند خویشاوندی را به جای خواهم آورد» [۴۶].
اینجا مشرکان تصمیم گرفتند که از مبارزه با اسلام و اذیت و آزار کسانی که به دین اسلام میگروند و رویارویی با آنان با انواع شکنجهها و اذیت و آزارها از هیچ کوششی دریغ نورزند. و از زمانی که رسول الله صدعوت به سوی خدا را علنی کرد و اعلام کرد که قومش گمراه است و آنچه را که از آباء و اجدادشان به ارث بردهاند، باطل است، مکه بر اثر خشم و عصبانیت منفجر شد و ده سال تمام مسلمانان به عنوان نافرمانان و شورشکنندگان قلمداد میشدند و زمین زیر پاهایشان لرزید، و در حرم امن الهی، خون و مال و ناموسشان مباح گردید و متحمل انواع ظلم و ستم و عذاب و شکنجه شدند.
این کینههای شعلهور با مبارزه از طریق تمسخر و تحقیر به منظور خوار کردن و شکست دادن مسلمانان و کاستن نیروهای معنویشان، همراه شد [۴۷].
[۴۶] متفق علیه. بخاری در مبحث «وصایا»، باب «هل یدخل النساء والولد فی الأرقاب»، شماره ۲۷۵۳؛ مسلم در مبحث «الإیمان»، باب «فی قوله تعالى: (وأنذر عشیرتک الأقربین)»، شماره ۲۰۴؛ و ترمذی در مبحث «تفسیر القرآن»، باب «ومن سورة الشعراء»، شماره ۳۱۸۵، آن را روایت کردهاند. [۴۷. [ ])- فقه السیرة، اثر غزالی مصری، ص ۱۲۰.