نائل آمدن به دعای پیامبر صبرایش
ابن عباس در حدود سی ماه، همراه و همنشین پیامبر صبود. او انسانی خوش چهره، زیبا، بلندقد، باهیبت، خردمند، وارسته و از افراد پخته و کامل بود.
از ابن عباس روایت شده است که میگوید: پیامبر صمرا به سینه خود چسباند و فرمود: «خدایا، حکمت را به او بیاموز» [۳۵۸].
در روایتی دیگر آمده که ابن عباس میگوید: «پیامبر صدستی بر سرم کشید و از خداوند خواست که حکمت را به من بیاموزد» [۳۵۹].
از ابن عباس روایت شده است که رسول خدا صدر خانه میمونه بود. من آب وضو را در شب برای پیامبر صآماده کردم. ابن عباس میگوید: آنگاه میمونه گفت: ای رسول خدا، عبدالله بن عباس، این آب را برای تو آماده کرده است. آن حضرت فرمود: «خدایا، فهم و درک دین را به او عطا کن و علم تأویل را به او بیاموز» [۳۶۰].
همچنین از ابن عباس روایت شده است که میگوید: رسول خدا صدوبار برای من دعا کرد که حکمت به من داده شود [۳۶۱].
پیامبر صوفات یافت و ابن عباس تنها سیزده سال داشت. او دانشمند امت بود و به خاطر فراوانی علمش، بحر علم نامیده شد. و عمر و عثمان باو را همراه اهل بدر به جلسه شورا دعوت میکردند تا نظر خودش را اظهار نماید. او تا موقع وفاتش در زمان خلافت عمر و عثمان، فتوا میداد [۳۶۲].
این چنین خداوند سینه مادرش را شادمان گرداند وقتی میدید که قدر و منزلت و جایگاه او روز به روز، بالا میرود.
[۳۵۸] صحیح بخاری، شماره ۳۷۵۶؛ سنن ترمذی، شماره ۳۸۲۴؛ و مسند احمد، ۱/۳۵۹. [۳۵۹] بخاری در مبحث «العلم»، ۱/۱۵۵؛ ترمذی به شماره ۳۸۲۴؛ و ابن ماجه به شماره ۱۶۶ آن را روایت کردهاند. [۳۶۰] احمد در مسند خود؛ و حاکم در «المستدرك»، ۳/۵۳۴ آن را روایت کردهاند. حاکم میگوید: اسناد این روایت، صحیح است و بخاری و مسلم آن را روایت نکردهاند. و ذهبی با او موافقت کرده است. [۳۶۱] ترمذی به شماره ۳۸۲۳ آن را روایت کرده، و میگوید: این، حدیثی حسن غریب است. همچنین ابن سعد در «الطبقات»، ۲/۲/۱۱۹ آن را روایت کرده است. [۳۶۲] صفة الصفوة، ۱/۳۲۱.