اين كار براي شما از خدمتكار بهتر است
از ابوالبختری روایت شده است که میگوید: علی به مادرش گفت: فاطمه را از کارهای بیرون از خانه منع کن، و کافی است کارهای خانه و خمیر پختن و نان پختن و آرد درست کردن را انجام دهد [۲۰۳].
علیرغم این، سختی کارهای خانه فاطمه را آزار میداد و نیاز به کسی داشت که خدمتکار او باشد... پس این داستان مبارکی بود که باعث شد پیامبر صنصیحت باارزشی را برای راحتی فاطمه لو زنان امت اسلامی پس از فاطمه، از دهان مبارکش خارج سازد.
از علی سروایت است که: وقتی رسول خدا صفاطمه را به ازدواج من درآورد، یک عدد چادر مخمل، یک عدد نازبالش چرمی که کنارهاش از پوست درخت خرما بود، دو عدد سنگ آسیاب، و دو عدد مشک آب همراهش فرستاد. راوی میگوید: روزی علی به فاطمه گفت: «آن قدر با دلو آب را از چاه کشیدهام که سینهام درد میکند و خدا از غنایم کنیزکان زیادی نصیب مسلمین کرده. پس برو و خدمتکاری پیدا کن». فاطمه گفت: «من هم به خدا، آن قدر با سنگ آسیاب، آرد درست کردهام که دستانم سفت و ضخیم شده و زیر پوست دستانم خون مرده ایجاد شده است». فاطمه نزد پیامبر صرفت. آن حضرت فرمود: «ما جاء بك أي بنية؟»: «چرا اینجا آمدی دخترم؟» فاطمه گفت: «آمدم تا بر تو سلام کنم». فاطمه شرم داشت از اینکه درخواستش را نزد پیامبر صمطرح کند و بازگشت. سپس هر دو با هم نزد پیامبر صآمدند و علی، وضعیتشان را به اطلاع پیامبر صرساند. آن حضرت فرمود: «لا وَاللَّهِ لاَ أُعْطِيكُمَا وَأَدَعُ أَهْلَ الصُّفَّةِ تَطْوَى بُطُونُهُمْ لاَ أَجِدُ مَا أُنْفِقُ عَلَيْهِمْ وَلَكِنِّى أَبِيعُهُمْ وَأُنْفِقُ عَلَيْهِمْ أَثْمَانَهُمْ». «نه به خدا قسم، چیزی را به شما نمیدهم در حالی که اهل صفه، شکمهایشان از درد به خود میپیچد و چیزی را ندارم که به آنان ببخشم. ولی چیزهایی را میفروشم و قیمتهای آن اجناس را به آنان میبخشم». پس آن دو برگشتند. پیامبر صنزد آنان آمد. آنان جامه کهنه و وصله داری را بر تن میکردند که اگر سرشان را میپوشاندند، پاهایشان آشکار بود و اگر پاهایشان را میپوشاندند، سرشان آشکار میشد؛ از این رو نشستند. آن حضرت فرمود: «مَكَانَكُمَا أَلاَ أُخْبِرُكُمَا بِخَيْرٍ مِمَّا سَأَلْتُمَانِى؟»: «در جای خود بمانید، آیا چیزی بهتر از آنچه که از من درخواست کردید، به شما نشان ندهم؟» گفتند: «چرا، به ما نشان دهید». پیامبر صفرمود: «كَلِمَاتٌ عَلَّمَنِيهِنَّ جِبْرِيلُ ÷- فَقَالَ- تُسَبِّحَانِ فِى دُبُرِ كُلِّ صَلاَةٍ عَشْراً وَتَحْمَدَانِ عَشْراً وَتُكَبِّرَانِ عَشْراً وَإِذَا أَوَيْتُمَا إِلَى فِرَاشِكُمَا فَسَبِّحَا ثَلاَثاً وَثَلاَثِينَ وَاحْمَدَا ثَلاَثاً وَثَلاَثِينَ وَكَبِّرَا أَرْبَعاً وَثَلاَثِينَ»:«کلماتی هستند که جبرئیل به من یاد داده، که اینها هستند: پس از هر نماز، ده مرتبه سبحان الله، ده مرتبه الحمد لله، و ده مرتبه الله اکبر بگویید و هرگاه به بسترتان رفتید، سی و سه مرتبه سبحان الله، سی و سه مرتبه الحمد لله، و سی و چهار مرتبه الله اکبر بگویید». علی گفت: «به خدا قسم، از آن وقتی که پیامبر صآنها را به من یاد داده، ترک نکردهام». ابن الکواء به او گفت: شب صفین هم آن را ترک نکردی؟ علی گفت: «خدا شما را بکشد ای در راه ماندهها! شب صفین هم آن را ترک نکردم» [۲۰۴] [۲۰۵]
در روايتي از بخاري آمده است كه آن حضرت فرمودند: «أَلاَ أُعَلِّمُكُمَا خَيْرًا مِمَّا سَأَلْتُمَانِى إِذَا أَخَذْتُمَا مَضَاجِعَكُمَا تُكَبِّرَا أَرْبَعًا وَثَلاَثِينَ، وَتُسَبِّحَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَتَحْمَدَا ثَلاَثَةً وَثَلاَثِينَ، فَهْوَ خَيْرٌ لَكُمَا مِنْ خَادِمٍ»: «آيا چيزی بهتر از آنچه كه از من خواستيد به شما ياد ندهم؟ و آن هم اين است كه هر گاه به بسترتان رفتيد، سی و چهار مرتبه الله اكبر، سی و سه مرتبه سبحان الله، و سی و سه مرتبه الحمد لله بگوييد. اين كار برای شما از خدمتكار بهتر است».
پاک و منزه است آن خدایی که نور و روشنایی را به تن اهل بیت پیامبر صنمود و دَور و بَر آنان حجابی را قرار داد تا جلو پلیدی را بگیرد؛ پس هرگاه روز قیامت آید، شادمان و خوشحال میشوند: «این پاداش شماست و کار و تلاشتان، مورد پذیرش واقع میشود».
برای شما، نعمتی پایدار و جاودان آماده کردهایم. و فضل زیاد و فراگیر به شما بخشیدهایم. و به هر کس که دلسوز فقراست، پاداش دادهایم. آیا شما، به مسکین و یتیم غذا ندادید و به گرفتار و محبوس، رحم نکردید؟: «و کار و تلاشتان، مورد پذیرش واقع میشود». چه کسی مثل علی است؟ چه کسی مثل فاطمه است؟ چه قدر بر امواج متلاطم زندگی صبر کردند، و فقر و آتش شکننده گرسنگی را برگزیدند. آنان چهرههای شادابی دارند. چه قدر سریع اندوه و غمشان به شادی و خوشحالی تبدیل شد: «و کار و تلاشتان، مورد پذیرش واقع میشود».
فاطمه دختر پیامبر صمحبوبترین فرد در نظر پیامبر صبود و علی عزیزترین و گرامیترین فرد در نظر پیامبر صبود. و خداوند، ریحانه پیامبر صرا در دنیا، دو فرزند فاطمه (حسن و حسین) قرار داد، و وقتی که خداوند فردا روز قیامت آنان و دو فرزندش را نزد خود، احضار کرد، آنان را مورد اکرام و بزرگداشت زیادی قرار میدهد: «و کار و تلاشتان، مورد پذیرش واقع میشود» [۲۰۶].
[۲۰۳] ارناووط مىگوید: راویانش ثقهاند. (السیر، ۲/۱۲۵). [۲۰۴] بخاری در مبحث «فضائل الصحابة»، ۷/۷۱؛ و مسلم در مبحث «الذکر والدعاء»، به شماره ۲۷۲۷ آن را روایت کرده است. [۲۰۵] ابن حجر از طبری نقل میکند که: «از حدیث علی راجع به شکایت فاطمه برمىآید که هر زنى که توانایى کارهاى خانه از قبیل نان پختن و آرد درست کردن و امثال آنها را دارد، شوهر در صورتى که رفتار و اخلاق شایسته با زنش داشته باشد، ملزم نیست که زن دیگرى را به عنوان خدمتکار بیاورد که همان کارها را انجام دهد. و وجه این برداشت این است که وقتى فاطمه،خدمتکار را از پیامبر صدرخواست کرد، آن حضرت، شوهر فاطمه را ملزم نکرد که فاطمه را به گونهاى کمک کند: یا خدمتکارى را برایش بگیرد، یا فردى را به کرایه بگیرد تا به این کارها اقدام کند، و یا خودش کارهاى خانه را انجام دهد؛ و اگر اینها بر شوهر لازم بود، حتماً پیامبر صبه او امر مىکرد همانطور که به او امر کرد که قبل از نزدیکى، مهریه را به زنش بدهد. (فتح الباری، ۹/۵۰۶-۵۰۷). [۲۰۶] التبصرة، اثر ابن جوزی، ۱/۵۳۶.