صفیه، زنی بخشنده و گرامی و صاحب قلبی نازک
وقتی صفیه لبه خانههای پیامبر صمنتقل شد، همه انواع خیر و نیکی را برای خواهران دینیاش (مادران مؤمنان) ـ رضی الله عنهن ـ به ارمغان آورد. او هدایایی را به آنها تقدیم کرد، اما از ریحانه رسول الله ص، دخترش فاطمه لشروع کرد و هدیه گرانبهایی به او تقدیم کرد.
از ابن مسیب روایت شده است که گوید: صفیه آمد و در گوشهایش، گوشواره طلا بود. او آن گوشواره را به فاطمه و زنان همراه فاطمه داد [۱۶۶].
صفیه عجب مادر خردمند و عاقلی بود که دانست هدیه، تأثیر بزرگی در دلهای مردمان پیرامونش دارد؛ آن حضرت فرمودهاند: «تَهَادَوْا تَحَابُّوا» [۱۶۷]: «به همدیگر هدیه بدهید، تا همدیگر را دوست بدارید».
اما صفیه با وجود این، احساس غربت شدیدی میکرد، چون همسران پاک پیامبر صنمیتوانستند اصل و ریشه او را فراموش کنند، چون او روزی از روزها یهودی بود ولی خداوند او را به نعمت اسلام، باعزت و محترم و مکرم کرد.
[۱۶۶] ابن سعد در «الطبقات»، ۸/۱۲۷ آن را روایت کرده است. ارناؤوط میگوید: راویانش، ثقه و مورد اعتمادند. [۱۶۷] ابویعلی آن را از ابوهریره روایت کرده، و آلبانی در کتاب «صحیح الجامع»، به شماره ۳۰۰۴ آن را حسن دانسته است.