عباس در روز بدر اجباراً برای جنگ میرود
برخی از مورخان میگویند: عباس قبل از هجرت اسلام آورد، اما اسلامش را پنهان کرد. و عدهای دیگر میگویند: او قبل از فتح مکه اسلام آورد. و قریش از جانب عباس چیزی را در دلشان احساس میکردند (یعنی در اسلام او شک میکردند) اما چیزی دستگیرشان نمیشد که ظن و گمانشان را تأیید کند به ویژه آنکه او ظاهراً موافق قریش بود. در غزوه بدر قریش خواستند که شکشان را به یقین تبدیل کنند، از این رو او را با خود به جنگ بردند.
به همین خاطر پیامبر صیارانش را از کشتن عباس سنهی فرمود.
از ابن عباس روایت شده است که پیامبر صبه یارانش گفت: «من میدانم که افرادی از بنیهاشم و دیگران، از روی اجبار برای جنگ آمدهاند و هیچ قصدی برای جنگ با ما ندارند، پس هرکس با یکی از افراد بنیهاشم برخورد کرد، او را نکُشد. و هرکس با ابوالبختری بن هشام برخورد کرد، او را نکُشد، و هرکس با عباس بن عبدالمطلب برخورد کرد، او را نکُشد، چون او از روی اجبار و به زور برای جنگ آمده است» [۳۴۳].
[۳۴۳] سیرة ابن هشام، ۲/۴۵۸-۴۵۹. و ابن سعد در «الطبقات»، ۴/۸۰۷ از طریق ابن اسحاق آن را روایت کرده و میگوید: عباس بن عبدالله بن معبد از برخی از افراد خانوادهاش از عبدالله بن عباس برای من روایت کرد. و این حدیث را ذکر کرد. حاکم در «المستدرك»، ۳/۲۲۳ این روایت را آورده که جهالت در سند روایت ابن سعد را برطرف میکند، او میگوید: «عباس بن عبدالله بن معبد از پدرش از ابن عباس، برای من روایت کرد». به همین خاطر حاکم این روایت را بنا به شرط مسلم، صحیح دانسته است. عباس بن عبدالله و پدرش، ثقهاند اما این ترس وجود دارد که در نسخه حاکم، تحریفی به وجود آمده باشد؛ چون بیهقی در «الدلائل»، ۳/۱۴۰ از طریق حاکم روایت کرده و میگوید : «از بعضی از افراد خانوادهاش».