با یک مثال، مطلب روشن میشود
این موضعگیری است که برای ما روشن میسازد چگونه حسادت گاهی اوقات میان همسران پیامبر محبوب صظاهر میشد ... و چگونه پیامبر صآن امور را با حکمت و تفکر و اندیشه و مهر و محبت سامان میداد.
در صحیح بخاری و صحیح مسلم از روایت عایشهلآمده که وی گوید: رسول الله صنزد زینب بنت جحش عسل میخورد و کنار او میماند. من و حفصه با هم همدستی کردیم که پیامبر صنزد هر کدام از ما بیاید، به او بگوید گیاه مغافیر خوردهای؟ من بوی گیاه مغافیر را از تو احساس میکنم. پیامبر صفرمود: «لاَ وَلَكِنِّى كُنْتُ أَشْرَبُ عَسَلاً عِنْدَ زَيْنَبَ ابْنَةِ جَحْشٍ فَلَنْ أَعُودَ لَهُ وَقَدْ حَلَفْتُ لاَ تُخْبِرِى بِذَلِكِ أَحَدًا» [۹۵]. «نه، ولی نزد زینب بنت جحش عسل خوردهام، اما از این به بعد دیگر این کار را نمیکنم و تو را سوگند میدهم که این خبر را به کسی نگویی».
و نسائی و حاکم [۹۶]از روایت انس سآوردهاند که رسول الله ص، کنیزی داشت که با او نزدیکی میکرد. عایشه و حفصه مدام تلاش کردند تا اینکه پیامبر صآن کنیز را بر خود حرام کرد. آنگاه خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١﴾[التحریم: ۱]. «ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟ و خداوند آمرزنده و رحیم است» [۹۷].
[۹۵] متفق علیه. بخاری در مبحث «تفسیر القرآن»، باب : ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ﴾شماره ۴۹۱۲؛ و مسلم در مبحث «الطلاق»، باب: «وجوب الکفارة علی من حرم امرأته ولم ینو الطلاق»، به شماره ۱۴۷۴ آن را روایت کردهاند. [۹۶] حاکم در «المستدرک»، ۲/۴۹۳ آن را روایت کرده است. و حافظ ابن حجر در «فتح الباری»، اسنادش را صحیح دانسته پس از آن که آن را به نسائی نسبت دادهاست. میگویم: این حدیث نزد نسائی در مبحث «التفسیر»، به شماره ۶۲۷ وجود دارد. [۹۷] هیچ اشکالی ندارد که اسباب نزول یک آیه، متعدد باشد؛ چون ممکن است اموری چند روی دهد و آیه راجع به همهشان نازل شود.