همانا با عظمتترین لحظه بر این هستی گذشت
نویسنده کتاب فی ظلال القرآن، سید قطب :راجع به آن لحظه جاودانی که وحی برای اولین بار بر رسول الله صفرود آمد، میگوید:
اینجا در برابر این رویدادی که بارها در کتابهای سیرت و تفسیر آن را خواندهایم، سپس آن را تکرار کردهایم و ترکش کردهایم یا کمی در آن توقف نمودیم و سپس از آن گذشتهایم، مکث کردم.
به راستی رویدادی بسیار عظیم است. و امروز هر اندازه بکوشیم که عظمتش را درک کنیم، باز نمیتوانیم چون جوانب زیادی دارد که از تصور و شناخت ما خارج است.
به راستی آن رویداد، با حقیقت و دلالت و آثارش در زندگی همه بشریت، عظیم است. و این لحظهای که این رویداد در آن اتفاق افتاد، ـ بدون مبالغه ـ بزرگترین و باعظمتترین لحظهای محسوب میشود که در طول تاریخ طولانیاش بر این کره زمین گذشته است.
حقیقت این رویدادی که در آن لحظه اتفاق افتاد، چیست؟
حقیقت این است که خداوند بزرگ و جبار و قهار و متکبر و مالک همه هستی، احسان نموده و به این خلیفهای که نامش انسان است و در قسمتی از هستی مانده و خسته است، نظر لطف افکنده، و به این خلیفه با برگزیدن یک نفر از آنان احسان و لطف نموده تا اینکه یک نفر نور خدایی را ببیند و حکمتش را درک کند و کلمات و سخنانش بر او فرود آید.
این حقیقت، حقیقتی بینهایت بزرگ است. جوانب عظمتش وقتی که انسان به اندازه تواناییاش تأمل کند، حقیقت الوهیت مطلق و ازلی و ابدی را کشف میکند. و انسان در سایه آن، حقیقت عبودیت محدود و حادث و فانی را تصور میکند. سپس وقوع این عنایت ربانی به این مخلوق انسانی را احساس میکند و شیرینی این احساس را میچشد. و با خشوع و سپاسگزاری و شادی و التماس آن را دریافت میکند. او کلمات خدا را تصور میکند که جنبندههای همه هستی به جای انسان در این قسمت از هستی، به آن جواب میدهند.
پیام این رویداد چیست؟
پیامش ـ به نسبت خداوند متعال ـ این است که او صاحب فضل واسع و رحمت زیاد، و بزرگوار و بخشنده و منت نهنده است، بدون سبب و علت بخشش و رحمت خویش را سرازیر میکند به علاوه بخشش و سرازیر کردن آن، قسمتی از صفات ذاتی و ستوده خداست.
پیامش ـ به نسبت انسان ـ این است که خداوند متعال کرامت و لطفی را در حق انسان کرده که قابل تصور نیست و انسان نمیتواند خداوند را آنگونه که باید سپاسگزاری کند و همین نعمت کرامت به تنهایی، انسان نمیتواند به خاطر آن خداوند را سپاسگزاری کند هرچند تمام عمرش را در رکوع و سجود سپری نماید. این کرامت و لطف این است که خداوند یادی از انسان کرده و او را در نظر گرفته و از جنس خودِ انسانها، فرستادهای را برگزیده و کلمات و سخنان خود را به او وحی کرد. و زمین مسکن این وحی و محل نزول این کلمات و سخنانی است که تمام جنبندههای هستی در نهایت خشوع و خضوع و فروتنی بدان جواب دادند. اما آثار این رویداد عظیم در حیات همه بشریت از همان لحظه اول شروع شد. در تغییر دادن مسیر تاریخ و در تغییر دادن مسیر ضمیر انسانی شروع شد. از آن موقعی که جهتی را تعیین نمود که انسان بدان چشم میدوزد و تصورات و ارزشها و موازین و معیارهایش را از آن دریافت میدارد. از این لحظه مردمان روی زمین که در درونشان این حقیقت استقرار یافته، در پناه و حمایت مستقیم و آشکار خداوند زندگی کردند. به گونهای زندگی کردند که در تمامی کارهایشان کوچک یا بزرگ، مستقیماً به خداوند چشم میدوختند. و زیر نظر خداوند احساس و حرکت میکردند [۳۲].
[۳۲] فی ظلال القرآن، سید قطب ، ۶/۳۹۳۶-۳۹۳۷.