شروع از همینجا بود
زینب لسی و سه سال قبل از بعثت در مکه به دنیا آمد و در خانه شرف و حسب و نسب بزرگ شد.
نفس زینب به حیاتی پاک و پاکیزه و به دور از پلیدیهای شرک و جاهلیت تمایل داشت. کم کم نسیم اسلام، بوهای خوش و عطرآگینش را در مکه مکرمه پخش میکرد و کم کم خورشید اسلام تمام قسمتهای هستی را نورانی میکرد، آن وقت قلبهای پاک، با آغوش باز به استقبال نوری که پیامبر محبوب صاز جانب پروردگارش آورده بود، میرفتند.
عبدالله بن جحش، برادر شقیقی زینب، پیامبر صرا قبل از بعثتش دیده بود؛ از فراوانی عقل و امانتداری و صداقت و حسن برخوردش بسیار تعجب میکرد. به همین خاطر در قلبش محبت و تقدیر و احترام زیادی نسبت به پیامبر صداشت.
از همین رو به محض اینکه پیامبر محبوب صمبعوث شد، عبدالله اسلام آورد و لحظهای درنگ نکرد و تردیدی به دل راه نداد. اسلام آوردنش قبل از موقعی بود که پیامبر صوارد خانه ارقم شود. پس او از پیشگامان و سابقین به سوی اسلام بود [۱۱۰].
[۱۱۰] أصحاب الرسول ص، اثر نگارنده، ۲/۴۷۸-۴۷۹.