عمر فاروق خلافت را عهدهدار میشود
وقتی که عمر فاروق سخلافت مسلمانان را عهدهدار شد، حفصه لهیچ تغییری نکرد بلکه همچنان در زهد و پارسایی و بینوایی زندگی میکرد؛ روز به روز به خاطر کثرت روزه و شب زندهداری به خداوند متعال نزدیک میشد، چون او به یقین میدانست که سلطنت پدرش به او هیچ نفعی نمیرساند و تنها عمل صالح و نیک به او نفع میرساند؛ عملی که حفصه با آن در پیشگاه خداوند ـ ﻷـ حاضر میشود.
حفصه لهمچنان مجد و افتخارات و زهد و پارسایی و تقوا و عدالت و فتوحات پدرش را مشاهده میکرد تا اینکه آن روز فرا رسید که عمر با ضربات جنایتکارانه از شمشیر ابولؤلؤ مجوسی ـ علیه اللعنة ـ به قتل رسید. و عمر فاروق در لحظات آخر عمر پر از بذل و بخشش و ایثار و فداکاریاش بر بستر مرگ خوابید. دخترش حفصه لبر او داخل شد و یک ساعت به خاطر مرگش گریه کرد. سپس بیرون رفت در حالی که پدرش را به خدا میسپرد.
به عبدالله بن عباس گفتند: راجع به عمر چه میگویی؟
گفت: رحمت خداوند بر ابوحفص! به خدا قسم، او یاور و پشتیبان اسلام، پناهگاه یتیمان، مکان ایمان، یاریگر ضعیفان، و سنگر خلفا بود. او کسی بود که نیکیها به او ختم میشد. عمر سپناهگاه حق و یاریگر مردم بود. با صبر و پایداری و تحمل و تقوا حق خداوند را بر پای داشت تا دین را پیروز کرد و سرزمینها را فتح نمود، و نام خدا بر تپهها و کوهها و مکانهای مرتفع برده میشد. در فراخی و تنگدستی برای خدا عظمت قائل بود و در هر آن شکرگذار خدا بود. خداوند ندامت و پشیمانی را تا روز قیامت شامل حال کسانی گرداند که او را میرنجانند و دشمن او هستند [۱۰۱].
[۱۰۱] الریاض النضرة، ۱/۳۵.