موضعگیری جالب شوهر ام الفضل در روز عقبه
علیرغم اینکه شوهر ام الفضل «عباس» هنوز بر دین قومش بود، اما در روز بیعت عقبه دوم موضعگیری جالب و خوبی با پیامبر صداشت.
از کعب بن مالک سدر ماجرای بیعت عقبه دوم روایت شده است که میگوید: «آن شب همراه قوم خودمان خوابیدیم، تا اینکه یک سوم شب گذشت و پس از آن به سوی میعادگاه جهت دیدن رسول خدا صرفتیم. تا اینکه در شعب کنار عقبه جمع شدیم. ما هفتاد و سه مرد بودیم و دو زن هم به نامهای «نسیبه بنت کعب»، همان ام عماره یکی از زنان بنی مازن بن نجار، و «اسماء بنت عمرو بن عدی بن نابی»، همان ام منیع یکی از زنان بنی سلمه همراهمان بود.
کعب بن مالک میگوید: پس در شعب جمع شدیم و منتظر رسول الله صبودیم تا این که آن حضرت به همراه عباس بن عبدالمطلب آمد. عباس آن روز بر دین قومش بود اما دوست داشت همراه برادرزادهاش حضور داشته باشد و مواظب او باشد. وقتی پیامبر صنشست، ابتدا عباس بن عبدالمطلب سخن گفت. او گفت: ای جماعت خزرج! ـ راوی میگوید: عربها به طایفه اوس و خزرج، خزرج میگفتند ـ میدانید که محمد از ماست و ما او را در مقابل کسانی از قریش که متعرض او شدهاند حمایت کردهایم. او از طرف قوم خود، مورد حمایت و پشتیبانی قرار میگیرد و در شهر خود، هیچ گزند و آسیبی به او نمیرسد. او فقط قصد داشته که به سوی شما بیاید و به شما بپیوندد. پس اگر شما میخواهید که بعداً او را سرافکنده کنید و او را تحویل دشمن دهید، از همین حالا او را رها کنید، چون او از طرف قوم و سرزمین خود در امان است [۳۴۱].
این چنین عباس خواست که به برادرزادهاش «رسول الله ص» اطمینان خاطر دهد تا بدین صورت جایگاه و قدر و منزلت خود را در قلب پیامبر صبالا برد.
[۳۴۱] سیرة ابن هشام مع الروض الأنف، ۳/۱۸۹.