کبشه بنت رافع:
فرزندش به شهادت رسید و عرش خداوند رحمان برایش لرزید
مشرکان گمان کردند که عذاب و شکنجهشان به مستضعفان و دشنام دادن و ناسزا گفتن به آنان، مردم را از اجابت دعوت فرستاده خدا باز خواهد داشت. و گمان کردند که پیامهای مسخرهآمیز و استهزائی که بدان تکیه کردند، قوای معنوی مسلمانان را مورد تهدید جدی قرار میدهد در نتیجه آنان با حالت خجالت و شرمساری از دینشان فرار میکنند و مانند قبل به دین و آئین آباء و اجداد خود برمیگردند. اما گمانهایشان همگی بر باد رفت؛ چون هیچ یک از مسلمانان از حقی که خداوند، او را با آن حق شرف و کرامت داد، برنگشت. تازه، مسلمانان روز به روز زیاد میشدند. و راههای استهزاء در ایجاد مانع از راه خدا و تباه کردن نشانههایش به نتیجه نرسید و آنان ناکام ماندند [۳۰۷].
وقتی پیامبر صدید که صخرههای مکه، بذر توحید را نمیپذیرد، پس آن بذر را در مدینه کاشت. و نسلی بینظیر را به ثمر رسانید که خداوند به وسیله آن، دولتی را برای مسلمانان در وسط صحرایی که از کفر موج میزد، برپا کرد.
اما پیامبر صخواست که برای این کاشت، زمینهسازی و بسترسازی کند؛ از این رو مصعب بن عمیر را فرستاد تا مردم را به سوی دین خدا فرا خواند. پس میهمان مبارک ما از کسانی است که قلبش برای آن دعوت مبارک باز شد و اسلام آورد.
ما قرار است همراه صحابیه جلیلالقدری باشیم که نصرت و یاری شایانی را به این دین عظیم تقدیم کرد.
او مادر صحابی جلیلالقدر «سعد بن معاذ» است. کسی که در غزوه بدر پرچم انصار را در دست داشت... و او یکی از اعضای شورای اولیالامر در زمان خود بود... بلکه او زمانی که وفات یافت، عرش خداوند رحمان برایش لرزید و خداوند با خنده او را استقبال کرد و هفتاد هزار فرشته جنازه او را تشییع کردند.
او همان مادری است که برای مرگ دو پسر قهرمانش صبر کرد تا از اهل بهشت باشد.
او یکی از زنان مبارک انصار است. او، کبشه دختر رافع بن معاویه بن عبید بن ابجر، زنی انصاری و خدری، مادر سعد بن معاذ اشهلی است [۳۰۸].
او همسر معاذ بن نعمان از طایفه بنی عبدالاشهل است. کبشه برای معاذ، سعد بن معاذ، عمرو بن معاذ، ایاس، اوس، عقرب و ام حزام را به دنیا آورد.
کبشه اسلام آورد و با پیامبر صبیعت کرد. او در تاریخ زنان اسلام، نقش و تأثیر بزرگی دارد. و موضعگیریهای باشکوهی در تاریخ اسلام از خود به جای گذاشته که او را در عالم زنان صحابی، از افراد برجسته و عظیم قرار داده است. به محض اینکه خورشیدِ هدایت درخشید و مدینه با نور اسلام روشن شد، مادر سعد شتافت تا با نقش خود در نصرت و یاری اسلام تا آنجایی که میتواند سهیم باشد [۳۰۹].
پس با ما بیایید تا با دلهایمان همراه سیرت عطرآگینش زندگی کنیم.
[۳۰۷] فقه السیرة، اثر غزالی مصری، ص ۱۲۶. [۳۰۸] طبقات ابن سعد، ۸/۳۷. [۳۰۹] نساء مبشرات بالجنة، ص ۱۴۱.