خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
پس از وفات پیامبر محبوب ص، صفیه لبر همان حالت تعهد و وفاداریاش به دین و به پیامبر صماند؛ همچنان شب زندهدار و روزهدار و عبادتگذار خداوند متعال بود... ابوبکرسقدر و منزلت و جایگاه والا و عالیاش را میدانست. و وقتی که ابوبکر وفات یافت و عمر به خلافت رسید، او نیز فضل و منزلت و جایگاه والایش را میدانست.
این یک موضعگیری عظیم از موضعگیریهای اوست که برای ما روشن میکند که او چگونه برای تمامی انسانهای پیرامونش، مهربان و باشفقت بود و خیر و نیکی را در قلبش برای همه مردم حمل میکرد.
ابوعمر عبدالبر میگوید: برای ما روایت شده که کنیزِ صفیه نزد عمر بن خطاب آمد و گفت: صفیه، شنبه را دوست میدارد و با یهودیان ارتباط دارد. عمر کسی را دنبالش فرستاد تا در این زمینه از وی سئوال کند. صفیه گفت: راجع به شنبه باید گفت، از آن زمانی که خداوند جمعه را برایم جایگزینش کرده، آن را دوست نداشتهام؛ و در مورد یهودیان هم باید گفت: من در میان آنان خویشاوندانی دارم و صله رحم و پیوند خویشاوندی را به جای میآورم. سپس صفیه به کنیز گفت: چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ گفت: شیطان. صفیه گفت: برو، تو آزادی [۱۷۵].
صفیهلمیتوانست او را مجازات کند ولی گذشت کرد، هنگام توانایی را از صاحب اخلاق والا، محمد بن عبدالله صیاد گرفته بود.
خداوند بندگان پرهیزگارش را این چنین مورد ستایش و تمجید قرار میدهد:
﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣٤﴾ [آلعمران: ۱۳۴].
«همانها که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىکنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از خطاى مردم درمىگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد».
[۱۷۵] الاستیعاب، ۱۳/۶۵.