عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول - بت شکن- جلد اول

فهرست کتاب

١٦- باب لزوم الحجّة علی العالِم وتشدید الأمر علیه

١٦- باب لزوم الحجّة علی العالِم وتشدید الأمر علیه

این باب چهار حدیث در بردارد که مجلسی احادیث اوّل و دوّم را که دارای یک سند می‌باشند و حدیث چهارم را «ضعیف» و حدیث سوّم را «حسن» دانسته و آن را به عنوان حدیث صحیح پذیرفته است. آقای بهبودی نیز فقط روایت چهارم این باب را در «صحیح الکافی» آورده است.

* حدیث ٣- چنانکه گفتیم: مجلسی این روایت را «حسن» دانسته، امّا نظرش درست نیست. زیرا پدر «علی بن ابراهیم» مجهول‌الحال است و توثیق نشده[٢٥٤] و طبعاً حدیث مجهول محسوب می‌شود، پسرش نیز به نظر ما غیرقابل اعتماد است. متن حدیث نیز پیراسته نیست زیرا می‌گوید: در حال احتضار، توبۀ «عالم» مقبول نیست! می‌پرسیم: مگر برای غیرعالم توبۀ مقبول هست؟! به نظر ما راوی چون لفظ ﴿بِجَهَٰلَةٖ را در آیه دیده، پنداشته اگر برای «جاهل» توبه باشد، لابدّ برای «عالم» توبه نخواهد بود! امّا چنانکه علامه محمّدرضا مظفّر گفته است[٢٥٥]، در تعالیم اسلامی برخلاف فرهنگ یونانی «جهل» همیشه در برابر «علم» نیست، بلکه در موارد بسیاری «جهل» در برابر «عقل و عاقبت‌اندیشی و.....» است و «جاهل» کسی را گویند که با تأمّل و عاقبت‌اندیشی عمل نمی‌کند و از أعمال بدعاقبت اباء ندارد.

در آیۀ شریفۀ:

﴿إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ

[النّساء: ١٧]

«همانا توبة کسانی بر خدا پذیرفته است که به جهالت کردار بدی می‌کنند، آنگاه به زودی توبه می‌کنند».

و یا آیۀ:

﴿أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنكُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِيمٞ [الأنعام: ٥٤]

«همانا هرکه از شما که به جهالت کردار بدی مرتکب شود و سپس توبه کرده و کارش را اصلاح کند، همانا خداوند آمرزنده و مهربان است».

(و یا آیۀ ١١٩ سورۀ «نحل» و یا آیۀ ٨٩ سورۀ «یوسف» و.....) «جهل مطلق» منظور نیست و آیه نمی‌خواهد جاهل و عالم را از هم جدا کند، بلکه آیۀ شریفه می‌فرماید کسانی که از ناشایست بودن فعل خویش ناآگاه نیستند امّا آن را مرتکب می‌شوند در واقع کاری ناسنجیده و خلاف عاقبت‌اندیشی انجام می‌دهند، اگر توبه و اصلاح عمل خویش را تا نزدیک مرگ به تأخیر نیاندازند، توبۀ آنان پذیرفته می‌شود. در آیات شریفۀ فوق، قرینه‌ای نیز بر این مطلب هست که می‌رساند جهل و عدم اطّلاع منظور نیست زیرا می‌فرماید: ﴿يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ «به زودی توبه می‌کنند» در حالی که اگر جهل و عدم اطّلاع مقصود بود، توبه ضرورت نداشت زیرا فرد خاطی از گناه و ممنوع ‌بودن عمل خود مطّلع نبوده تا در صدد توبه برآید و از این‌رو چنانکه گفتیم: معنای آیه آن است که توبۀ مقبوله از آنِ کسانی است که اگر بر اثر ضعف و غفلت گناهی مرتکب شوند، اصلاح عمل و توبه را به آیندۀ دور (و حال احتضار) موکول نمی‌کنند بلکه به زودی توبه کرده و به سوی خدا بازگشته و راه خیر و صلاح را در پیش می‌گیرند.

با توجّه به مطلب فوق، بنظر ما صدور چنین سخنی از امام محتمل نیست، زیرا حضرت صادق ÷ قطعاً مقصود از آیه را می‌داند و طبعاً در بارۀ آیه کلامی نااستوار نمی‌گوید.

[٢٥٤]- مخفی نماند با اینکه روایات این پدر و پسر ـ چنانکه در صفحات پیشین همین کتاب نمونه‌هایی را ملاحظه کرده‌اید ـ بسیار خراب و ناموجّه است و هر که روایاتشان را در اصول کافی مورد توجّه قرار دهد این حقیقت به وضوح تمام بر او ثابت می‌شود، امّا برخی از خرافه‌پسندان متعصّب و دکّانداران مذهبی از عدم توثیق «ابراهیم بن هاشم» سوء استفاده کرده و مدّعی شده‌اند که او بالاتر از آن است که کسی او را تعدیل و توثیق نماید؟!! نعوذ بالله من التّعصّب.

[٢٥٥]- أصول الفقه، شیخ محمّدرضا المظفّر، ج ٢، ص ٧٣ به بعد.