عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول - بت شکن- جلد اول

فهرست کتاب

١٧١- باب مولد الزّهراء فاطمة علیها السلام

١٧١- باب مولد الزّهراء فاطمة علیها السلام

در این باب ده حدیث آمده که مجلسی حدیث ١ و ٢ را صحیح و حدیث ٣ و ٦ را مجهول و بقیّه را ضعیف شمرده است. آقای بهبودی هیچ یک از احادیث این باب را صحیح ندانسته و آنها را نپذیرفته است. چنانکه قبلاً نیز گفتیم: حدیث دهم باب قبل نیز مربوط به باب حاضر است.

* حدیث ١٠- باب ١٧٠- در مورد ولادت و وفات حضرت زهرا علیها السلام اقوال مختلفی نقل شده که این حدیث یکی از آن اقوال است.

* حدیث ١- قسمتی از حدیث پنجم باب ٩٨ است که بار دیگر در اینجا ذکر شده است. به باب مذکور مراجعه شود.

* حدیث ٢ و ٦- ما قبلاً به حدیث دوّم پرداخته‌ایم (ص٤٤٨) در اینجا نیز می‌گوییم: عدم حیض ناشی از نقص بدن و عدم سلامت است و نمی‌توان آن را فضیلت شمرد. به اضافه شما از کجا می‌دانید که سایر دختران پیامبر حیض نمی‌شدند؟ وانگهی این خبر معارض است با حدیث دوم باب ١٧٣ که می‌گوید: میان باردار شدن حضرت زهرا به امام حسن و امام حسین یک طهر فاصله بود که معلوم می‌شود آن حضرت حالت طهر و غیر طهر داشته است.

امّا در مورد شهادت آن حضرت که متّکی به روایات جعلی است یادآوری می‌کنیم که حضرت علی ÷ بعدها عمر را به دامادی پذیرفت و قطعاً حیدر کرار ÷ قاتل مادر فرزندانش را به دامادی نمی‌پذیرد.

* حدیث ٣- به موضوع فدک اشاره دارد. ما مختصری در همین کتاب دربارۀ فدک توضیح داده‌ایم (ص ١٧٨) مراجعه شود. چنانکه مجلسی نیز ذکر کرده: سیّد مرتضی علم‌الهدی در کتاب «الشّافي في الإمامة» می‌گوید: حضرت فاطمۀ زهرا علیها السلام شبانه به خاک سپرده شد و در دفن وی علاوه بر حضرت علی ÷، عبّاس و مقداد و زبیر حاضر بودند. حضور عبّاس و زبیر در مراسم تدفین آن حضرت می‌رساند که مقصود از دفن شبانۀ وی، چنان که شیعه می‌گوید، نبوده زیرا عبّاس و زبیر حضرت علی و فاطمه را معصوم نمی‌دانستند و طبعاً با حضور آنها مقصودی که مورد پسند شیعیان است حاصل نمی‌شد. زیرا آنها می‌توانستند محلّ مرقد آن حضرت را به ابوبکر و عمر بگویند.

* حدیث ٤- ضعیف است و حاوی مطلب مهمّی نیست.

* حدیث ٥- مدّعی است که حضرت زهرا علیها السلام گریبان عمر را گرفت و او را به سوی خود کشید! آیا حضرت زهرا که می‌فرمود: بهتر است هیچ زنی مرد نامحرمی را ننگرد و هیچ مرد نامحرمی او را نبیند، چنین کاری می‌کند؟! دیگر آنکه گرچه حضرت فاطمه علیها السلام می‌دانسته امّا قطعاً جاعل حدیث نمی‌دانسته چنانکه قرآن بارها فرموده، اگر عذاب لازم شود خدا بی‌گناهان را نجات می‌بخشد. [هود: ٥٨، ٦٦، ٩٤، فصّلت: ١٨، الأنبیاء: ٧٦، الشّعراء: ١٧، الصّافّات: ٧٦، ١٣٤ و آیات دیگر] و چنین نیست که وجود بی‌گناهان مانع عذاب شود. آیا جاعل حدیث واقعاً ارادتمند حضرت زهرا علیها السلام بوده است؟! البته «عبدالله بن محمّد الجُعفِیّ» به قول نجاشی ضعیف است. «صالح بن عُقبَه» نیز در افروختن آتش تفرقه در میان مسلمین ید طولا دارد[٨٨٠] یکی از کارهای او رواج دادن دروغ‌های «عَمرو بن شِمر» است چنانکه در روایت هفتم همین باب ملاحظه می‌کنید.

* حدیث ٧- می‌پرسیم: آیا حضرت فاطمه که به قول شما فرشته بر او نازل می‌شد و از معصومین بود، نمی‌دانست که نباید از خوراک آن سینی به غیرمعصوم بدهد؟!

* حدیث ٨- از جاعل حدیث می‌پرسیم که ٢٢ هزار سال قبل ‌از آدم ÷ آن دو جمله را پشت فرشته نوشته بودند که چه کسی بخواند و بداند؟!

* حدیث ٩- راوی آن «بزنطی» از ضعفاء است. راوی دوم آن کذّاب مشهور «سهل بن زیاد» است.

چنانکه ملاحظه شد اکثر روایات این باب اکاذیب و اخبار احمقانه بود. استاد «معروف الحسنی» پس از ذکر نمونه‌ای از مرویّات مربوط به حضرت فاطمه علیها السلام فرموده: «پیامبر ص و أئمّه هیچ‌گاه با مردم چنان سخن نگفته‌اند که عقولشان در نیابد و در مخیّلۀ آنان نگنجد و پس از اینکه با سیل بُنیان‌کن روایات دروغین که به ایشان نسبت داده شده بود، مواجه شدند به‌پیروان خویش امر کردند که تا روایات‌را به کتاب خدا عرضه نداشته و از عدم مخالفت آنها با نصوص و ظواهر کتاب إلهی مطمئن نشده‌اند، آنها را نپذیرند. در نتیجه روا نیست که از یک سو با مردم از اینگونه امور غیبی ـ حتّی [با فرض اینکه] چنین اموری رخ داده باشند ـ سخن بگویند و آنگاه به عموم اعلام کنند هر روایتی که مخالف کتاب خداست به دروغ به ما نسبت داده شده است»[٨٨١].

[٨٨٠]- برای آشنایی با او رجوع کنید به کتاب حاضر، صفحه ٣١٤.

[٨٨١]- الموضوعات في الآثار والأخبار ص ٢١٦ و ٢١٧.