٩٥- باب ما عند الأئمّة من آیات الأنبیاء علیهم السلام
در این باب پنج حدیث آمده که هر دو «محمّدباقر» هیچ یک را صحیح ندانسته و مجلسی به ضعف احادیث ١ و ٣ و ٤ و ٥ تصریح کرده و حدیث دوّم را مجهول شمرده است. رُوات این احادیث مهمل و مجهول و یا ضعیفاند از قبیل «سلمة بن الخطّاب» و «محمّد بن فُضَیل» و «عبدالله بن القاسم» و «مفضّل بن عُمَر» که در صفحات قبل معرّفی شدهاند. «موسی بن سَعدان» نیز به قول «نجاشی» و علّامۀ حلی ضعیف است. «محمّد بن الحسین الصائغ» نیز متّهم و ضعیف است. استاد «هاشم معروف الحسنی» نیز اینگونه احادیث از جمله حدیث ١ و ٣ را مردود شمرده است[٦٥٥].
در این باب به أئمّه ـ علیهم السلام ـ افتراء بستهاند که فرمودهاند: عصای موسی نزد ماست و این عصا حرف میزند(!!) وفرمودهاند: پیراهنی که بعدها به حضرت یوسف ÷ رسید، همان پیراهنی است که حضرت ابراهیم ÷ را از سوختن در آتش محافظت کرد و اینک آن لباس در اختیار ماست!!
رُوات عامی و بیسوادی و خرافی و کذّاب کلینی پنداشتهاند که عصای موسی و یا پیراهن یوسف دارای تأثیراند! امّا نمیدانند که أوّلاً: در قرآن نیامده که عصای موسی حرف میزد! ثانیاً: در سورۀ انبیاء نفرموده ما مانع شدیم که ابراهیم در آتش بسوزد بلکه فرموده:
﴿قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ﴾ [الأنبیاء: ٦٩]
«گفتیم: ای آتش بر ابراهیم سرد و سلامت باش».
یعنی به قول «طبرسی»: ما آتش را بر او سرد ساختیم تا ازگزند و آزار آتش در امان ماند[٦٥٦]. و این موضوع ربطی به پیراهن ابراهیم نداشت. رُوات کذّاب کلینی از قرآن اطّلاع ندارند که فاعل معجزات خدایتعالی است و اژدها شدن عصا و سردشدن آتش معلول ارادۀ خداوند متعال است و در آیات قرآن مکرّراً فرموده ما معجزات را ایجاد کردهایم، چنانکه دربارۀ حضرت داود ÷ فرموده:
﴿وَسَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ يُسَبِّحۡنَ وَٱلطَّيۡرَۚ وَكُنَّا فَٰعِلِينَ﴾ [الأنبیاء: ٧٩]
«و با داود کوهها را مسخّر کردیم که به همراه او کوهها و پرنده تسبیح کنند و ما کنندة این کار بودیم».
و به قول «طبرسی» یعنی ما بر انجام این امور تواناییم وبرای راهنمایی [مردم] به نبوّت او، چنین کردیم[٦٥٧]. ایجاد معجزات به ارادۀ إلهی برای تأیید و تصویب نبوّت انبیاء بوده که منصب رسالت إلهیّه داشتهاند و برای کسی که منصبی منصوص از جانب حقّ ندارد، قابل اثبات نیست. حال اگر کسی مدّعی شود مثلاً سنگی که در زمان حضرت موسی از آن چشمهای جوشید و یا عصای موسی نزد من است موجب هیچ امتیازی نیست. سنگ حضرت موسی هزاران سال در بیابان بود و هیچ اثری نداشت. زیرا چنانکه قبلاً نیز گفتهایم: فاعل معجزه خداست و برای ذات اقدس الهی سنگ با سنگ و یا چوبدست موسی ÷ با چوبدستی غیر از آن فرقی ندارد و همه در برابر ارادۀ او خاضعاند. چوبدست حضرت موسی ÷ اگر در دست دیگری باشد جُز چوبدست چیزی نخواهد بود. در این مورد رجوع کنید به مطالبی که در همین کتاب آوردهایم (صفحۀ ١٢٣ به بعد).
نکتۀ دیگر آنکه اثبات معجزه برای امام، در قرآن اصلی ندارد و با قیاس نیز قابل اثبات نیست.
[٦٥٥]- الموضوعات في الآثار والأخبار، ص ٢٤٣-٢٤٤.
[٦٥٦]- «إنّا جعلنا النّار برداً علیه وسلامة ولا یصیبه من إذاها شيء».
[٦٥٧]- «أی قادرین على فعل هذه الأشیاء فَفَعَلْنَاهَا دلالة على نبوّته».