١٢٧- باب الإشارة والنّصّ علی أبی عبدالله جعفر بن محمّد الصادق علیه السلام
این باب دارای هشت حدیث است. مجلسی حدیث ١ و ٦ را ضعیف و ٢ و ٧ را صحیح و ٣ را حسن و ٤ و ٥ و ٨ را مجهول ارزیابی کرده است. آقای بهبودی نیز ٢ و ٣ و ٤ را صحیح شمرده است. مخفی نماند که راوی حدیث سوّم، «هِشام بن المُثَنّی» مجهول است.
* حدیث ١- در این روایت که سندش در نهایت ضعف است به آیۀ ٥ سورۀ مبارکۀ قصص استناد شده که با واو عطف به آیۀ قبلی معطوف است و آیات مذکور دربارۀ فرعون است و به امامت الهیّۀ أئمّۀ شیعه دلالت ندارد. خصوصاً که سورۀ قَصَص مکّی است و در دوران مکّه مسألۀ امامت مطرح نبود.
احادیث ٢ و ٣ و ٤ و ٥ و ٦ و ٨ میگویند حضرت باقر ÷ از فرزندش حضرت صادق تعریف کرد که خَلق و خُلق او مانند من است و دربارۀ کفن و دفن خود به او سفارش فرمود. پُرواضح است که این احادیث به هیچ وجه دلالتی بر تنصیص ندارد.
حدیث هفتم نیز گفته است که هر امامی بعد از امام پیش از خود، قائم محسوب میشود. جالب است که مجلسی این حدیث را که یکی از رُوات آن هِشام بن سالم ـ یعنی همان که روایت کرده قرآن دارای هفده هزار آیه بوده ـ و راوی دیگرش جابر جُعفی (ر. ک. ص ٢٩٩ و ٣٣١) است، صحیح شمرده است!