١١٨- باب أنّ الإمامة عهد من الله عزّوجلّ معهود من واحد إلی واحد علیه السلام
در این باب ٤ حدیث آمده که هر دو «محمّدباقر» هیچ یک را صحیح ندانستهاند. مجلسی حدیث ١ و ٣ را ضعیف و سند اوّل حدیث ٢ را مجهول و سند دوّم آن را ضعیف و حدیث ٤ را مجهول شمرده است.
اشکالاتی که در باب قبل گفتیم بر احادیث این باب نیز وارد است لذا سخن خود را تکرار نمیکنیم فقط یادآور میشویم که رُوات کلینی در باب ١١٠ «کافی» ادّعا میکردند که امر دین به پیغمبر و امام واگذار شده ولی در اینجا میگویند امام حتّی جانشینش را خود انتخاب نمیکند بلکه منتخب الهی را معرّفی میکند!