عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول - بت شکن- جلد اول

فهرست کتاب

٢٣- باب الأخذ بالسّنّة وشواهد الکتاب

٢٣- باب الأخذ بالسّنّة وشواهد الکتاب

این باب آخرین فصل «کتاب فضل‌العلم» و مشتمل بر ١٢ حدیث است که مجلسی، حدیث ٣ و ٨ را صحیح و حدیث ٥ و ٦ را همطراز صحیح شمرده و استاد بهبودی حدیث ٢ و ٣ و ٤ را در «صحیح‌الکافی» آورده است.

به عقیدۀ نگارنده اگر شیعیان به احادیث این باب واقعاً عمل می‌کردند، قطعاً امروز با مشکلات کنونی روبرو نبودیم و مردم ما به خرافات و اباطیل بسیاری که اینک به عنوان دین عرضه شده است، مبتلا نمی‌شدند و وحدت اسلامی نیز این اندازه صدمه نمی‌خورد.

لازم است بدانیم که «شیخ مرتضی انصاری» در «فرائد الأصول» فرموده: روایات تطبیق احادیث با قرآن متواتر معنوی است. برخی از علمای گذشته از قبیل «شیخ طبرسی» مؤلّف تفسیر «مجمع‌البیان» نیز بر حاکمیّت کامل قرآن بر احادیث، تصریح کرده‌اند. وی در ذیل آیۀ ١٨٠ سورۀ بقره می‌فرماید: إنّ الخبر لو سلم من کل قدح لکان یقتضي الظنّ ولا یجوز أن ینسخ کتاب الله تعالی الذي یوجب العلم الیقین بما یقتضي الظن = حدیث گرچه از هر قدحی مصون باشد [حداکثر] موجب ظن است و جائز نیست که کتاب خداوند متعال که موجب علم یقینی است، با خبری که اقتضای ظنّ دارد، نسخ شود». امّا افسوس که احادیث این باب بیش از احادیث سایر ابواب مورد بی‌توجّهی علمای ما قرار گرفته است!!

ما نیز در اینجا ـ غیر از حدیثی که در صفحۀ ٢٥ به نقل از تفسیر عیاشی ذکر شده ـ به عنوان نمونه چند حدیث که با احادیث این باب متشابه و متناسب‌اند، ذکر می‌کنیم:

١- از امام باقر و امام صادق ـ علیهمَاالسّلام ـ روایت شده که فرمودند: «لا تصدّق علینا إلا ما وافق کتاب الله وسنّة نبیّه = در مورد ما چیزی را باور مکن مگر آنکه موافق کتاب خدا و سنّت پیامبر باشد»[٣٤٢].

٢- کلیب أسدی می‌گوید: از حضرت امام جعفر صادق ÷ شنیدم که می‌فرماید: «ما أتاکم عنّا من حدیث لا یصدّقه کتاب الله فهو زخرف = هر چه از ما به شما می‌رسد اگر کتاب خدا آن را تصدیق نمی‌کند، باطل است»[٣٤٣].

٣- شیخ یوسف بحرانی در کتاب «الحدائق النّاضرة» از حضرت صادق ÷ روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: لا تقبلوا علینا حدیثاً إلا ما وافق القرآن والسّنّة = حدیثی را بر ما قبول نکنید مگر آنچه که موافق قرآن و سنّت باشد»[٣٤٤].

٤- از امام رضا ÷ منقول است که فرمود: هرگاه دو خبر مختلف به شما رسید، آن دو را به کتاب خدا عرضه کنید و آنچه در کتاب خدا به عنوان حلال یا حرام موجود بود، حدیث موافق کتاب را پیروی کنید و آنچه در کتاب خدا نبود به سنّت پیامبر ص عرضه بدارید و آنچه در سنّت به عنوان حرام نهی شده بود یا به عنوان امر الزامی بدان امر شده بود، حدیث موافق نهی و امر رسول خدا ص را، پیروی کنید[٣٤٥].

٥- حضرت علی ÷ فرمود: به دینتان پایبند باشید و از هدایت پیامبرتان بهره گیرید و سنّتش را پیروی کنید و امور مشکل را به قرآن عرضه بدارید آنچه را که قرآن پذیرفت، بپذیرید و بدان ملتزم شوید و آنچه را که قرآن انکار کند، نپذیرد و رد کنید و خداوند ـ عزوجل ـ را پروردگار خویش و اسلام را دین خویش و قرآن را داور و امام خویش بدانید[٣٤٦].

٦- امام رضا ÷ فرمود: «إذا کانت الرّوایات مخالفة للقران کذّبتُها = هرگاه روایات، مخالف قرآن باشند، تکذیبشان می‌کنم»[٣٤٧].

٧- از امام باقر ÷ مروی است که فرمود: «إذا جاءکم عنّا حدیث فوجدتم علیه شاهداً أو شاهدین من کتاب الله فخذوا به = هرگاه حدیثی از ما به شما رسید و برایش یک و یا دو شاهد از قرآن یافتید، آن را بپذیرید...»[٣٤٨].

٨- امام صادق ÷ به نقل از پیامبر فرمود: «إذا حُدثتم عنّي بالحدیث فانحلوني أهنأه وأسهله وأرشده، فان وافق کتاب الله فأنا قلته وإن لم یوافق کتاب الله فلم أقله = هرگاه حدیثی از من برایتان روایت شود دلپذیرترین و آسان‌ترین و معقول‌ترین آنها را به من نسبت دهید، پس اگر موافق کتاب الهی بود، [بدانید] که آن را من گفته‌ام و اگر با کتاب خدا موافق نبود [بدانید] که من نگفته‌ام».

٩- ثوبان از پیامبر اکرم ص روایت کرده که فرمود: «اعرضوا حدیثي على کتاب الله فإن وافقه فهو منّي وأنا قلته =حدیث مرا به کتاب خدا عرضه بدارید، اگر با قرآن موافق بود [بدانیدکه] من آن را گفته‌ام».

١٠- امام صادق ÷ فرمود: «فاتّقوا الله ولا تقبلوا علینا ماخالف قول ربّنا تعالى وسنّة نبیّنا محمّد ص= از خداوند پروا بدارید و آنچه مخالف سخن پروردگار متعال ما و سنّت پیامبر ما محمّد ص است [و به ما نسبت داده می‌شود] نپذیرید»، امام رضا ÷ نیز فرمود: «فلا تقبلوا علینا خلاف القرآن = آنچه برخلاف قرآن [به ما نسبت داده شود] نپذیرید»[٣٤٩].

١١- «قال رسول الله ص: إذا جاءکم عنّي بحدیث فاعرضوه علی کتاب الله فما وافقه فاقبلوه وما خالفه فاضربوا به علی الحائط = رسول خدا ص فرمود: هرگاه حدیثی از من به شما رسید، آن را بر کتاب خدا عرضه بدارید و آنچه با آن موافق بود، قبول کنید و هر چه با آن مخالف بود به دیوار بکوبید»[٣٥٠].

١٢- «قال رسول الله ص: إنکم سیجیئکم رواة، فما وافق القرآن فخذوا به وما کان غیرذلك فدعوه = رسول خدا ص فرمود: به زودی راویانی نزد شما آیند، پس آنچه موافق قرآن است بگیرید و آنچه غیر از آن است، رها کنید»[٣٥١].

١٣- «قال رسول الله ص: إنه سیکذب عليَّ کما کُذب على من کان قبلي، فما جاءکم عنّي من حدیث وافق کتاب الله فهو حدیثي وأمّا ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثي = رسول خدا ص فرمود: به زودی دروغ‌هایی را به من نسبت می‌دهند همچنانکه به پیامبرانی که پیش از من بوده‌اند، دروغ نسبت دادند. پس هر حدیثی که از قول من به شما رسید که با کتاب خدا موافقت داشت، حدیث من است و آنچه که با کتاب خدا مخالف بود، حدیث من نیست»[٣٥٢].

١٤- «قال رسول الله ص: إذا روي عنّي حدیث فاعرضوه على کتاب الله فإن وافقه فاقبلوه وإلا ذروه = رسول-خدا ص فرمود: هرگاه حدیثی از من روایت شد، آن‌را بر کتاب خدا عرضه بدارید، اگر با کتاب خدا موافق بود، بپذیرید و الا آن را واگذارید»[٣٥٣].

چنانکه ملاحظه می‌کنید در این احادیث ـ اعمّ از احادیث مذکور در کافی و احادیثی که در منابع دیگر آمده است ـ أوّلاً: شارع نفرموده که حدیث فرد موثوق را بپذیرید بلکه ملاک ردّ یا قبول احادیث و اخبار را وجود مؤیِّد و مصدِّقی از قرآن کریم یا سنّت قطعی پیامبر ص معرّفی کرده است. ثانیاً شارع، قرآن را به عنوان حَکَم و داورِ اصلی قبول یا ردِّ احادیث تعیین کرده و پس از آن سنّت پیامبر اکرم ص را نیز به عنوان مرجع دوّم معرّفی نموده است. در این مورد باید توجّه داشت که منظور از سنّت پیامبر ص همان است که حضرت علی ÷ از آن به عنوان سنّت غیرمفرّقه ـ یعنی سنّت قطعی ـ تعبیر فرموده است. زیرا بدیهی‌است که در غیر این‌صورت، ارجاع حدیث به خبری که خود معلوم و قطعی نباشد، چیزی نیست مگر إحالۀ مجهول بر مجهولی دیگر یا استناد غیرِمسلّم بر غیرمسلّمی دیگر، و قطعاً چنین أمری از شرع محتمل نیست.

[٣٤٢]- وسائل الشیعة، ج ١٨، ص ٨٩، حدیث ٤٧.

[٣٤٣]- ارمغان آسمان، حیدرعلی قلمداران، ص ١٨٤.

[٣٤٤]- ارمغان آسمان، حیدرعلی قلمداران، ص ١٨٤.

[٣٤٥]- وسائل الشیعة، ج ١٨، ص ٨٢ حدیث ٢١.

[٣٤٦]- «.... فالزموا دینکم واهدوا بهدي نبیّکم واتّبعوا سنّته واعرضوا ما أشکل علیکم على القرآن، فما عرفه القرآن فالزموه وما أنکره فردّوه وارضوا بالله ـ عزوجل ـ ربّا وبالاسلام دیناً وبالقرآن حکما وإماماً» (تاریخ طبری، ج ٤، ص ٤٧٩).

[٣٤٧]- اصول کافی، ج ١، باب ٣٢ (باب فی إبطال الرّؤیة)، ص ٩٦.

[٣٤٨]- اصول کافی، ج ٢، (باب الکتمان)، ص ٢٢٢، حدیث ٤.

[٣٤٩]- رجال کشّی، چاپ کربلاء، ص ١٩٥ ـ مرحوم قلمداران پس از ذکر چند نمونه از روایات عرضه احادیث بر قرآن، می‌نویسد: «گمان نمی‌کنم کسی را اندکی از وجدان و انصاف روزی شده باشد مع هذا تردید کند که با این بیان، دیگر می‌توان به احادیثی که مضمونش خلاف قرآن است یا با آن موافق نبوده و قرآن آن را تصدیق نمی‌کند، اعتماد کرد هر چند رجال آن مطابق کتب رجال و درایه، مؤمن و امامی و فلان و فلان باشند وهر چند با میزان درایه آن احادیث صحیح باشند! (ارمغان آسمان، ص ١٨٤)

[٣٥٠]- مجمع البیان، ج ١، ص ١٣.

[٣٥١]- راهی به سوی وحدت اسلامی، مصطفی حسینی طباطبائی، ص ١٣، (به نقل از تفسیر طبری، ذیل آیه ١٠ سوره دخان).

[٣٥٢]- بحارالأنوار، ج ٢، ص ٢٤٢.

[٣٥٣]- التفسیر الکبیر، ج ١٠، ص ١٤٨.