٢٩- باب الکون والمکان
این باب هشت حدیث دارد که بهبودی هیچ یک را صحیح ندانسته امّا مجلسی حدیث اول و دوم را با اینکه راوی هردو احمد برقی است، صحیح شمرده است! علاوه بر این در روایت نخست «نافع بن الأزرق» نیز مهمل است.
* حدیث ١- متن آن اشکالی ندارد.
* حدیث ٢- چنانکه گفتیم وجود برقی در سند روایت مانع از اعتماد به حدیث است. امّا متن آن میگوید: مردی به امام رضا ÷ گفت: اگر سؤالم را جواب گویی امامت تو را میپذیرم. آنگاه مسألهای پرسیده که هر دانشمندی میتواند جواب دهد، پس باید هر دانشمندی امام باشد! آنگاه گفته است: شهادت میدهم علی وصیّ رسول خدا و قیّم پس از اوست و شما امامان راستگویید و تو جانشین آنهایی؟ درحالی که سؤال او اصلاً مربوط به حکومت و قیمومت کسی نیست. معلوم میشود که این مرد مجهول از این سؤال غرضی نداشته مگر مذهبتراشی و تفرقهاندازی میان مسلمین.
* حدیث ٣ و ٤- حدیث سوم به واسطۀ «علی بن أبی حمزه»[٣٦٣] در نهایت ضعف است. و حدیث چهارم مرفوع و به وجود احمد برقی، غیرقابلاعتماد است. ولی متن هر دو حدیث اشکالی ندارد.
* حدیث ٥ و ٨- سند حدیث پنجم عیوب حدیث چهارم را دارد. مجلسی این حدیث را مجهول و ذیل آن را مرسل دانسته است. حدیث هشتم نیز همچون حدیث پنجم از «ابیالحسن الموصلی» نقل شده که به واسطۀ «سهل بن زیاد»[٣٦٤] در نهایت ضعف است. در متن احادیث نیز دو عیب مشهود است: یکی آنکه علی ÷ در ابتدای اجابت سؤال یهودی، او را نفرین کرده و پاسخ خود را با تندی آغاز کرده که این کار قطعاً از آن حضرت بعید است! و با سیرۀ بزرگان دین سازگار نیست. ثانیاً در خاتمۀ حدیث، خود را عبدی از عبید پیامبر ص معرّفی کرده[٣٦٥] که این گفتار از شأن آن امام همام به دور است. و در صدر اسلام، هیچیک از اصحاب پیامبر ص خود را عبد پیامبر قلمداد نمیکردند بلکه خود را تابع و مطیع آن حضرت میشمردند.
* حدیث ٦ و ٧- حدیث ششم به واسطۀ «سهل بن زیاد» ضعیف و حدیث بعدی مرفوع است. امّا متن هر دو روایت بلااشکال است.
[٣٦٣]- او را در صفحه ١٩٥ همین کتاب معرفی کردهایم.
[٣٦٤]- او را در صفحه ٧٨ همین کتاب معرفی کردهایم.
[٣٦٥]- این سخن را به کسی نسبت دادهاند که خود فرموده: «لاتکن عبد غیرك وقد جعلك الله حرّا = بنده دیگری مباش که خدایت آزاد آفریده است» (نهجالبلاغه / نامه ٣١).