١٥٥- باب أنّ الجنّ یأتیهم فیسألونهم عن معالم دینهم ویتوجّهون فی أمورهم
این باب دارای هفت حدیث است که هر دو محمّد باقر هیچ یک را صحیح ندانستهاند. مجلسی حدیث ١ را مجهول و ٢ و ٥ و ٦ را ضعیف و حدیث ٣ را مرسل و ٤ را حسن و ذیل آن را مرسل و حدیث ٧ را ضعیف یا مجهول شمرده است.
راوی حدیث اوّل و سوّم کذّابی ناووسی است موسوم به «سَعد الإسکاف» که او را قبلاً معرّفی کردهایم (ص ٥٢٦). راوی حدیث ششم «عمرو بن شمر بن یزید جعفی» است که علمای رجال او را بسیار ضعیف شمردهاند و چنانکه استاد «هاشم معروف الحسنی» و «محمّد باقر بهبودی» گفتهاند: وی دروغهای خود را از قول «جابر جعفی» نقل میکرده است. آقای «معروف الحسنی» حدیث ١ و ٥ و ٦ این باب را مردود اعلام کرده است[٨٠٥].
در حدیث چهارم و هفتم «سَدیر» و «جابر» صدای جنّ را شنیدهاند و تب نکردهاند امّا در حدیث پنجم حکیمه صدای جنّ را شنید و یک سال تب کرد! دیگر آنکه جنّیان به امر خدا مسخّر حضرت سلیمان ÷ بودند و دلیلی نداریم که مسخّر أنبیاء دیگر نیز بودهاند تا چه رسد به أئمّه؟! حتّی از قرآن میتوان دریافت که پیامبر اکرم ص با جنّیان ارتباط مستقیم نداشت بلکه از طریق وحی گاهی از اخبار ایشان مطّلع میشد. (الأحقاف: ٢٩، الجن: ١). به نظر ما بهترین دلیل بر کذب و بطلان روایات این باب، متن آنهاست.
[٨٠٥]- الموضوعات في الآثار والأخبار ص ٢٣٣ و٢٣٤.