تعریف اصطلاحى توحید ربوبیت:
اعتقاد بر اینکه خداوند بزرگ در تمام کارهائیکه مخصوص او تعالى است مانند: آفرینش و پدید آوردن موجودات، رزق و روزی دادن به مخلوقات، تدبیر و تصرف در امور کاینات و... هیچ گونه شریک و انبازى ندارد.
و عقیده داشتن بر اینکه: تنها او است که زنده میکند و مىمیراند، نفع و ضرر میرساند، و زمام همۀ امور بدست او است، و او بر همه چیز قادر و توانا است؛ لذا تمام صفات ربوبیت به او تخصیص یافته، و هیچ همتایى در این صفات ندارد [۲۲].
آیا اعتقاد به توحید ربوبیت در حصول اسلام بسنده است؟
قابل یاد آورى است که اقرار و عقیده به توحید ربوبیت بدون اعتقاد به توحید الوهیت در حصول اسلام براى انسان بسنده نیست، بلکه علاوه بر آن به توحید الوهیت نیز باید عقیده نمود، زیرا مشرکان عصر نبوت به این نوع توحید «ربوبیت خداوند» اقرار داشتند چنانکه ارشاد خداوند متعال است:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٢٥﴾[لقمان: ۲۵].
«اگر از آنان «مشرکان» بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟ خواهند گفت: الله».
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ٦٣﴾[العنکبوت: ۶۳].
«هرگاه از آنان بپرسى: چه کسى از آسمان آب بارانیده، و زمین را بعد از مردنش زنده گردانیده است؟ خواهند گفت: الله».
﴿قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١﴾[یونس: ۳۱].
«بگو: چه کسى از آسمان به زمین روزى مىرساند؟ یا چه کسى بر گوش و چشمها توانا است؟ یا چه کسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مى آورد؟ یا جه کسى امور جهان و جهانیان را میگرداند؟ خواهند گفت: آن خدا است».
از آیات فوق بخوبى استفاده میشود که مشرکان اعتراف داشتند که: آفریدگار آسمان و زمین، روزى رسان، گردانندۀ امور تمام جهان هستی و اختیارمند حیات و مرگ تنها الله تعالى است.
بلکه مشرکان گاهى عبادت خدا را هم بجا مى آوردند: حج، صدقه، نذر، دعا و دیگر عبادت را به شیوهء خود انجام میدادند.
ولى با این اعتراف و عمل، آنها مسلمان نبودند، در صف و زمرهء مسلمانان به شمار نمیرفتند، قرآن آنها را مشرک خواند، قانون اسلام بر آنها جارى نه شد، جان، مال، عزت و ناموس آنها مصون نگردید.
این همه بخاطر آنستکه آنها گر چند به توحید ربوبیت اعتراف داشتند، ولى به توحید الوهیت که اساس دین را تشکیل میدهد ایمان نداشتند، و در عبادت مخلوق را شریک خدا میدانستند.
[۲۲] همان مأخذ.