ب- روایت تفصیلی:
امام ابن جریر با سند حسن در تفسیر آیۀ فوق از ابن عباس با الفاظ ذیل نقل کرده است:
«الزينة الظاهرة:الوجه، وكحل العينين، وخضاب الكف، والخاتم، فهذه تظهر في بيتها لمن دخل من الناس عليها» [۱۹۰]. «زینت ظاهر عبارت از: چهره، سرمۀ چشم، خینۀ دستها، و انگشترى است که این چیزها را براى مردانیکه ورود آنها در خانه مجاز است، نمایان کرده میتواند».
از این تفصیل و تشریح عبدالله بن عباس دانسته میشود که او نمایش صورت و هردو کف زن را براى محارمش مجاز مىداند، نه به بیگانگان.
منظور از "لمن دخل من الناس علیها" محارم زن است، چون از نظر شرعى جز از محارم زن هیچ یکى حق ورود به زن بیگانه را ندارد، بدلیل حدیث صحیح: «إِيَّاكُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ» [۱۹۱]. «از ورود به زنان بیگانه خود دارى نمائید».
و همچنان روایت عبدالله بن عباس در تفسیر «جلباب» - که قبلا گذشت- نیز تأیید میکند که او هیچگاه این دو عضو را از حکم حجاب مستثنا نمى داند.
از تفصیل فوق به این نتیجه میرسیم که مصداق زینت ظاهر را در آیۀ مورد بحث صورت و دستهاى زن قرار داده، و آن دو را از حکم حجاب مستثنا ساختن نه با الفاظ این آیه سازگار است، و نه با حکمت حجاب و نه با ریشۀ لفظ «زینت» میسازد، و نه از لحاظ روایت به کدام سندى استوار است.
بلکه برعکس آیۀ فوق طبق تفسیر جمهور مفسرین دلیل صریح بر پوشاندن تمام اعضاى بدن زن با شمول چهره و دستهاى آن میباشد.
۳- ﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ﴾[الأحزاب: ۵۳].
«هنگامیکه از آنها چیزى از وسایل منزل را خواستید، پس از پس پرده از ایشان بخواهید».
گرچه این آیه در مورد خانۀ پیامبر ج وارد شده، ولى این حکم و سایر احکامیکه از این آیه استفاده میشود، به خانۀ نبوت و ازواج مطهرات اختصاص ندارد، زیرا در آداب اجتماعى همه مردم مساوىاند.
پس حکم خواستن چیزى از پشت پرده، و ترک اختلاط با زنان، شامل زنان پیامبرج و همه زنان مسلمان است به دلایل ذیل:
الف- زیرا خداوند علت حجاب را در این آیه چنین بیان نموده است:﴿ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّ﴾[الأحزاب: ۵۳]. «این کار براى پاکى دلهاى شما و دلهاى آنها بهتر است».
علت مذکور در آیه- پاک نگهداشتن قلبها- عام است، و عموم علت دلیل شمولیت حکم میباشد.
ب- از سوى دیگر هرگاه اختلاط و نظر کردن به زنان پیامبر ج که حیثیت "امهات المؤمنین" را دارند، جواز نداشته باشد، اختلاط با دیگر زنان مسلمان بطریق اولى حرام است.
ج- دلیل دیگر عمومیت این حکم موارد استثنا از حکم حجاب است، و این استثنا همۀ زنان مسلمان را در بردارد: ﴿لَّا جُنَاحَ عَلَيۡهِنَّ فِيٓ ءَابَآئِهِنَّ﴾ [الأحزاب: ۵۵]..
۴- ﴿وَٱلۡقَوَٰعِدُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا يَرۡجُونَ نِكَاحٗا فَلَيۡسَ عَلَيۡهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖۖ و آن يَسۡتَعۡفِفۡنَ خَيۡرٞ لَّهُنَّۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ٦٠﴾[النور: ۶۰].
«زنان از کار افتاده که توقع ازدواج را ندارد، گناهی بر آنها نیست که لباسهاى خود را بنهند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرائى نکنند، و اگر خود را ببوشانند براى آنها بهتر است، و الله شنوا و دانا است».
این چهارمین آیه ایست که در مورد حجاب وارد شده، ولى یک نوع استثنا و تخفیف را از حکم حجاب براى زنان سالخورده بازگو میکند.
مراد از «قواعد» در این آیه زنانیاند که به اثر پیرى از تولد، حیض و همسر باز مانده، و طمع همسر را ندارند، و مردها هم به آنها رغبت ندارند.
و اما کسیکه اثرى از جمال در او وجود داشته، و مورد شهوت قرار گیرد، در حکم این آیه داخل نمیشوند.
منظور از لباس در جملۀ: ﴿أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ﴾«جلباب» چادرهاى بزرگ است که تمام اعضاى بدن را میپوشاند، و زنان جوان در آیۀ ۵۹ سورۀ احزاب به پوشیدن آن مکلف گردیدهاند، ولى زنان پیر که به خود آرائى و خودنمائى میل ندارند، و غزایز جنسى آنان از بین رفته، میتوانند جلباب را بگذارند.
[۱۹۰] تفسیر طبری :ج ۱۸ص ۱۱۸، موسوعة التفسیر الصحیح ج۳ ص ۴۶۴. [۱۹۱] متفق علیه.