الف- احادیث صحیح و حسن در مورد حد حجاب:
در این مورد احادیث متعددى نقل و به ثبوت رسیده است که ذیلا به گوشۀ از این روایات اشاره میشود:
۱- امام ترمذى با سند صحیح از عبدالله بن مسعود سنقل کرده که ج فرمود: «المَرْأَةُ عَوْرَةٌ، فَإِذَا خَرَجَتْ اسْتَشْرَفَهَا الشَّيْطَانُ» [۱۹۲]. «تمام بدن زن عورت است، هنگامیکه از خانه بیرون شود، شیطان به وى چشم میدوزد».
این حدیث دلیل بر حرمت خروج زنان -بدون ضرورت- از خانه، و همچنان پوشاندن تمام اندام زن با شمول چهره و دستهاى آنها را واجب مىگرداند.
۲-امام احمد، ابو داود، نسائى و ترمذى باسند صحیح [۱۹۳]از عبدالله بن عمر روایت نمودهاند که پیامبرج ارشاد فرمود: «مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ خُيَلَاءَ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ القِيَامَةِ»، فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: فَكَيْفَ يَصْنَعْنَ النِّسَاءُ بِذُيُولِهِنَّ؟ قَالَ: «يُرْخِينَ شِبْرًا»، فَقَالَتْ: إِذًا تَنْكَشِفُ أَقْدَامُهُنَّ، قَالَ: فَيُرْخِينَهُ ذِرَاعًا، لَا يَزِدْنَ عَلَيْهِ» [۱۹۴]. «شخصیکه لباس خود را متکبرانه دراز بپوشد، الله روز قیامت به او نظرنمیکند. ام سلمه ل گفت: پس زنها لباسهاى خود را چه خواهند کرد؟ (زیرا معمولا لباس آنها از حد مقرر براى مردها دراز است).
پیامبر ج فرمود: زنها یک وجب دراز بپوشند. ام سلمه گفت: در آن صورت پاهاى آنها نمایان میشود؟ پیامبر ج فرمود: پس یک ذراع دراز بپوشند، و بر آن افزوده نشود».
از این حدیث نه تنها پوشاندن صورت زن و کفهاى دست آن، بلکه وجوب پوشاندن پاهاى زن استفاده میشود، و در حالیکه موضوع جمال، و احتمال فتنه در پاى زن نسبت به صورت و دستهاى آن کمتر مطرح است.
۱- امام ابو داود و ابن ماجه با سند صحیح [۱۹۵]از ام سلمه روایت نمودهاند که ج فرمود:«إِذَا كَانَ لِإِحْدَاكُنَّ مُكَاتَبٌ، وَكَانَ عِنْدَهُ مَا يُؤَدِّي، فَلْتَحْتَجِبْ مِنْهُ» [۱۹۶]. «در صورتیکه یکى از شما (زنان) بردهاى دارید که با پرداخت پول خواستار آزادى خود میباشد، و توانائى پرداخت آن را داشته باشد، باید خود را در برابر آن بپوشاند».
چون از دیدگاه اسلام براى زن مسلمان بخاطرضرورت مجاز است که در برابر بردۀ خدمتگار خود حجاب را بطور کامل رعایت نکند، ولى هرگاه برده قادر به پرداخت پول مکاتبه شد، دیگر او آزاد و بیگانه محسوب میگردد، بناءً بر زن لازم است که خود را از آن بپوشاند.
اگر کدام عضوى از بدن زن از حکم حجاب مستثنا میبود، پیامبر ج در همچو مقام آن را بیان میفرمود.
[۱۹۲] سنن ترمذی ج۳ ص ۴۶۸ البانی در صحیح سنن ترمذی سند آن را صحیح گفته است. [۱۹۳] صحیح سنن ترمذی. [۱۹۴] مسند احمدج۲ ص ۸ و ۷۳، سنن ابو داود ج۲ ص ۴۵۴، سنن الکبرى للنسائی ج۸ ص ۴۴۴، سنن ترمذی ج۴ ص۲۲۳. [۱۹۵] امام ترمذی این حدیث را حسن صحیح گفته است. [۱۹۶] سنن ابو داود ج۴ ص ۲۱، سنن ابن ماجه ج۲ ص ۸۴۲.