حرص و تلاش در راه رسيدن به قدرت از نظر اسلام:
اسلام طلب امارت «منصب» حرص و تلاش در راه آن را به هر عنوانى که باشد، حرام و ممنوع قرار داده است، زیرا بیشتر- بلکه همۀ- کسانیکه خواستار قدرتاند، و بخاطر بدستآوردن آن تلاش میورزند، افراد جاهطلب بوده، و رسیدن به حکومت و منصب را بخاطر استعلا و برترى بالاى دیگران میخواهند که نتیجۀ حتمى بقدرت رسیدن اینگونه اشخاص فساد و انحطاط جامعه مىباشد.
پیامبرج: طلب منصب و مقام، و حرص ورزیدن بر آن را حرام قرار داده، و از گماشتن افرادیکه طالب قدرت بودند، ابا ورزیده است:
۱- «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ، قَالَ: قَالَ لِي النَّبِيُّ ج: «يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ سَمُرَةَ، لاَ تَسْأَلِ الإِمَارَةَ، فَإِنَّكَ إِنْ أُعْطِيتَهَا عَنْ مَسْأَلَةٍ وُكِلْتَ إِلَيْهَا، وَإِنْ أُعْطِيتَهَا عَنْ غَيْرِ مَسْأَلَةٍ أُعِنْتَ عَلَيْهَا...» [۲۷۲]. «پیامبر ج براى عبدالرحمن بن سمره گفت: اى عبدالرحمن بن سمره! امارت و حکومت را درخواست مکن، چون از روى درخواست و علاقمندى به تو داده شود، مسؤولیت انجام آن به عهدۀ تو سپرده میشود، و خداوند در این کار با تو کمکى نخواهد کرد، اگر بدون درخواست تو، برایت داده میشود، در انجام آن کمک و یاری خداوند با تو مىباشد».
۲- «عَنْ أَبِي مُوسَى، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ ج أَنَا وَرَجُلَانِ مِنْ بَنِي عَمِّي، فَقَالَ أَحَدُ الرَّجُلَيْنِ: يَا رَسُولَ اللهِ، أَمِّرْنَا عَلَى بَعْضِ مَا وَلَّاكَ اللهُ ﻷ، وَقَالَ الْآخَرُ مِثْلَ ذَلِكَ، فَقَالَ: إِنَّا وَاللهِ لَا نُوَلِّي عَلَى هَذَا الْعَمَلِ أَحَدًا سَأَلَهُ، وَلَا أَحَدًا حَرَصَ عَلَيْهِ» [۲۷۳]. «ابو موسى اشعرى گفت: من با دوتن از پسران کاکایم نزد پیامبر ج رفتیم، پس یکى از آنها گفت: اى رسول خدا، مرا بر برخى از کارهائیکه خداوند به تو سپرده است، مقرر کن. و دیگرى نیز مانند وى سخن گفت.
پیامبر ج فرمود: سوگند به خداوند، شخصیکه خواستار این کار (منصب و مقام) بوده باشد، و یا بر آن حریص باشد نمىگمارم».
۳-عن أبى هريرة عن النبي ج قال: «إِنَّكُمْ سَتَحْرِصُونَ عَلَى الإِمَارَةِ، وَسَتَكُونُ نَدَامَةً يَوْمَ القِيَامَةِ، فَنِعْمَ المُرْضِعَةُ وَبِئْسَتِ الفَاطِمَةُ» [۲۷۴].«پیامبر ج فرمود: شما برای بدست آوردن امارت (مقام و منصب) حرص خواهید نمود، در حالیکه امارت موجب ندامت و پشیمانى در آخرت خواهد بود. پس این مقام و منصب خوب شیر دهنده (در دنیا) وبد جدا کننده از شیر ( در حالت بعد از مرگ) مىباشد».
از احادیث فوق مسایل زیر استفاده میشود:
الف- این دلایل و امثال آن طلب امارت و خواستار زعامت را با کمال صراحت حرام و تأکید میکند.
جملۀ: «لا تسأل الإمارة» در حدیث عبدالرحمن بن سمرة نهى صریح پیامبر ج دلیل بر حرمت قطعى این عمل است بخصوص اینکه: پیامبر ج علت این نهى را عدم موفقیت چنین اشخاص در کار قرار داده فرمود که: توفیق الهى نصیب اشخاص طالب قدرت نبوده، و از یارى و معونت پروردگار محروم میگردد.
ب- علاوه بر ارشادات نبوى، عمل مبارک پیامبر ج نیز نشان میدهد که طلب قدرت و منصب کار شایستهاى در اسلام نیست، و پیامبر ج طالبان قدرت را محروم ساخته فرمود: «إِنَّا وَاللهِ لَا نُوَلِّي عَلَى هَذَا الْعَمَلِ أَحَدًا سَأَلَهُ...».
ج- براى امت اسلامى با تأسى از پیامبر ج لازم است که با افراد قدرت خواه، افرادی که میخواهند با حرص و تلاش به قدرت برسند، هیچ همکارى نکرده، و آنها را از رسیدن بقدرت محروم گردانند: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ﴾[الأحزاب: ۲۱].
د- طبق فرمودۀ پیامبر ج - پیامبریکه از وحى سخن میگوید، نه از هوا و هوس- شخص طالب امارت و زعامت ناموفق و ناکام است، گرچند زمام دار گردد، زیرا یارى و توفیق الهى شامل حال او نمىباشد، چون او به اساس طلب، حرص و تلاش خود به این مقام رسیده است، بنابر آن او از کمک غیبى، و مدد الهى محروم میباشد.
به اسلامگرایانى که میخواهند از طریق انتخابات زعامت و قدرت را بدست بیاورند، گفته میشود: اگر هدف شما اسلام، حکومت اسلامى، و اجراى احکام اسلامى است، هیچگاه به این شیوه به هدف نخواهید رسید، زیرا به شهادت پیامبر ج لطف و یارى خداوند با شما نیست، و این شیوۀ رسیدن بقدرت را پیامبر ج شیوۀ غیر مشروع خوانده است: «لا تسأل الإمارة».
هـ- از روایتهاى متعددىکه در این مورد نقل و ثابتشده، دانسته میشود که علت ممنوع بودن قدرت خواهى تنها ضعف شخصیت شخص قدرت خواه نیست.
[۲۷۲] متفق علیه. [۲۷۳] روایت مسلم. (۳/۱۴۵۶). [۲۷۴] روایت بخارى. (۹/۶۳)، (رقم: ۷۱۴۸).