ب: احادیث وارده در مذمت غلو و افراطگرایی:
در سنت و احادیث پیامبر ج احادیث و روایات متعددی وجود دارد که پیامبر ج امت و پیروانش را از غلو و افراطگرایی و همچنان دنبالنمودن راه عناصر غالی و افراطی منع فرموده است.
۱- امام احمد و نسائی با سند صحیح روایت نمودهاند که پیامبر ج صبحگاه روز مزدلفه عبدالله بن عباس را به چیدن سنگریزهها امر کرده فرمود: «هلُمَّ التقط لی الحصی» «یعنی برایم از زمین سنگریزههای را بردار». ابن عباس میگوید: من به تاسی از امر پیامبر ج به اندازه دانههای که توسط انگشتان انداخته میشد از زمین چیدم و برداشتم. پیامبر ج بعد از اینکه آن سنگریزهها را بر کف دست خود ماند، فرمود: «بِأَمْثَالِ هَؤُلَاءِ، وَإِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ فِي الدِّينِ، فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْغُلُوُّ فِي الدِّينِ» [۲۳۳]. «بلی! امثال همین سنگیریزهها را بردارید و از برداشتن و زدن با سنگریزههای بزرگتر (که غلو به شمار میرود) از غلو و افراطگرایی خود داری نمائید، زیرا یکی از اسباب هلاکت امتهای که قبل از شما بودند، همین غلو و افراطگرایی بوده است».
شیخ الإسلام ابن تیمیۀ میگوید: این حکم و فرموده پیامبر ج عام بوده شامل تمام انواع غلو و افراط را چه در عقاید باشد یا اعمال، همه را دربر میگیرد.
۲- از عبدالله بن مسعود سروایت است که پیامبر ج فرمودند: «هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ قَالَهَا ثَلَاثًا»یعنی: هلاک شوند عناصر سختگیر و افراطگرایان. و این جمله دعائیه را پیامبر جسه بار تکرار نمودند.
امام نووی میگوید:«هلك الـمتنطعون، أي الـمتعمقون الـمغالون الـمجاوزون الحدود في أقوالهم وأفعالهم» [۲۳۴]. «منظور از متنطعین کسانیاند که بگونه رفتار سختگیرانه را اختیار نموده در گفتار و کردار از حدود مقرره تجاوز میکنند».
۳- از انس بن مالک سروایت است که پیامبر ج فرمودند: «لَا تُشَدِّدُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ فَيُشَدَّدَ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ قَوْمًا شَدَّدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ فَشَدَّدَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، فَتِلْكَ بَقَايَاهُمْ فِي الصَّوَامِعِ وَالدِّيَارِ ﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ﴾ [۲۳۵]. یعنی: «شما بر خویش سختی و تشدد نکنید تا خداوند بر شما سختی نکند زیرا یکتعداد مردم بر خویش سختی ورزیدند خداوند هم بر ایشان سختی نمود که هنوز بقایای ایشان در دیار و صوامع وجود دارد سپس این جزء آیت شریف را تلاوت کردند ﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ﴾».
۴- انس بن مالک سدر یک روایت خود میگوید: «وَاصَلَ النَّبِيُّ ج آخِرَ الشَّهْرِ، وَوَاصَلَ أُنَاسٌ مِنَ النَّاسِ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ ج فَقَالَ: لَوْ مُدَّ بِيَ الشَّهْرُ لَوَاصَلْتُ وِصَالًا يَدَعُ المُتَعَمِّقُونَ تَعَمُّقَهُمْ، إِنِّي لَسْتُ مِثْلَكُمْ، إِنِّي أَظَلُّ يُطْعِمُنِي رَبِّي وَيَسْقِينِ» [۲۳۶]. یعنی: «پیامر ج تا آخر ماه روزۀ خود را ادامه دادند یعنی صوم وصال گرفتند و جمعی از مردم هم به تاسی از ایشان در روزهشان ادامه دادند. زمانیکه موضوع به سمع پیامبر رسید، فرمود: هرگاه اگر ماه برایم تمدید گردد من هم ورزهام را طوری ادامه میدهم که از حد تجاوز کنندگان به ترک تجاوز مجبور خواهند شد. بدانید که من مثل شما نیستم. مرا پروردگارم پیوسته آب و نان میدهد».
۵- ابن عباس سمیگوید من از عمر بن الخطاب در حالیکه بالای منبر خطبه ایراد میکرد شنیدم که میگفت: من از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «لاَ تُطْرُونِي، كَمَا أَطْرَتْ النَّصَارَى ابْنَ مَرْيَمَ، فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُهُ، فَقُولُوا عَبْدُ اللَّهِ، وَرَسُولُهُ» [۲۳۷]. یعنی: «شما در مورد من از حد تجاوز نکنید طوریکه نصاری در مورد عیسی پسر مریم از حد تجاوز نمودند، چون من بنده خدایم پس مرا بنده و رسول خدا بگوئید».
[۲۳۳] (صحیح) سنن نسائی ص: ۲۶۸ برقم: ۳۰۵۷. [۲۳۴] (شرح صحیح مسلم ۱۶/۲۲۰). [۲۳۵] (سنن ابی داود ۴/۲۷۶ رقم: ۴۹۰۴) ، کتاب الأدب ، باب فی الحسد، مسند أبو یعلی: (حدیث ۳۶۹۴) « با سند حسن» محقق مسند ابو یعلی. [۲۳۶] (صحیح البخاری ص: ۸۵ برقم: ۷۲۴۱). [۲۳۷] (صحیح البخاری ، ص: ۱۶۷ رقم: ( ۳۴۴۵).