ج- ذبح و قربانى به نام غير خداوند:
ذبح به نام غیر خداوند دو مفهوم دارد:
۱- سر جانورى به نام غیر الله- اعم از نیکان، امامان، بزرگان و...- بریده شود.
۲- حیوانى را به قصد تقرب و رضاى مخلوق که از آن ترس و امید فوق العاده و غیبى دارد، بنام آنها تخصیص داده شود، گرچند در وقت ذبح نام خداوند گرفته شود.
سر بریدن حیوانى بنام غیر خدا، و همچنان تخصیصدادن حیوانى به عنوان قربانى و تقرب جستن به کسى جز خداوند شرک است، چون این عمل عبادت محسوب میشود، و عبادت به هر عنوانیکه باشد، مخصوص خداوند متعال، و منحصر به ذات پاک او است، و انجامدادن آن براى غیر خدا شرک میباشد.
خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲]. «بگو: نماز، تمام عبادت، زندگى و مرگ من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است».
و نیز فرموده است: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾[الکوثر: ۲]. «تنها بنام پروردگارت نماز بخوان، و تنها براى پروردگارت و به نام او- نه کس و چیز دیگرى- قربانى کن».
و در حدیث صحیح مسلم چنین آمده است: «لَعَنَ اللهُ مَنْ ذَبَحَ لِغَيْرِ اللهِ». «نفرین خدا باد بر کسیکه حیوانى را بنام غیر خدا ذبح نماید».
جملۀ «مَنْ ذَبَحَ لِغَيْرِ اللهِ» در این حدیث شامل هردو صورت ذبح بنام غیر خدا مىباشد: چه به عنوان تقرب ذبح نماید، و یا در وقت ذبح نام غیر الله گرفته شود.
توضیح بیشتر این مسأله در حدیثى که امام احمد از طارق بن شهاب باسند صحیح روایت نموده چنین آمده است:
قال رسول الله ج: «دَخَلَ رَجُلٌ الْجَنَّةَ فِي ذُبَابٍ، وَدَخَلَ رَجُلٌ النَّارَ فِي ذُبَابٍ، قَالُوا: وَكَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: مَرَّ رَجُلَانِ عَلَى قَوْمٍ لَهُمْ صَنَمٌ، لَا يَجُوزُهُ أَحَدٌ حَتَّى يُقَرِّبَ لَهُ شَيْئًا، فَقَالُوا لِأَحَدِهِمَا: قَرِّبْ، قَالَ: لَيْسَ عِنْدِي شَيْءٌ، قَالُوا: قَرِّبْ وَلَوْ ذُبَابًا، فَقَرَّبَ ذُبَابًا، قَالَ: فَخَلَّوْا سَبِيلَهُ، قَالَ: فَدَخَلَ النَّارَ، وَقَالُوا لِلْآخَرِ: قَرِّبْ وَلَوْ ذُبَابًا، قَالَ: مَا كُنْتُ لِأُقَرِّبَ لِأَحَدٍ شَيْئًا دُونَ اللَّهِ، قَالَ: فَضَرَبُوا عُنُقَهُ، قَالَ: فَدَخَلَ الْجَنَّةَ». «پیامبر اسلام ج فرمود: به سبب مگسى یک مرد وارد بهشت، و مرد دیگرى وارد آتش دوزخ گردید. اصحاب پرسیدند: چگونه؟ پیامبر جفرمود: دو مردى از نزد قومى گذشتند که آنها یک بتى داشتند، و هیچ یکى بدون پیشکشنمودن نذر و قربانى از آن محل عبور نمیکرد.
پس آن مردم از یکى آنها خواستند که بنام بت آنها چیزى را پیشکش نماید. او گفت: من مالک چیزى نیستم که بنام آن بدهم. برایش گفتند: گرچند مگس هم باشد، بنام آن پیشکش نما.
مگسى را به نام آن به قصد تقرب پیش کش نمود، و او (پس از مرگ) وارد دوزخ گردید.
و از دیگرى خواستند که بنام بتهایشان چیزى را تخصیص دهد، او گفت: من چیزى را بنام غیر خدا به قصد تقرب پیش کش نمى نمایم، پس او را کشتند، و او وارد بهشت شد».
از این حدیث بخوبى استفاده میشود که پیش کش قربانى به نام مخلوق شرک و گناه سنگینى است که مرد اول با انجام آن مستحق آتش دوخ، و اما مرد دوم براى خود دارى از این عمل جان شیرین خود را از دست داد، ولى براى ارتکاب شرک آماده نشد.