خطبه های جمعه

فهرست کتاب

اسباب و عوامل اعادۀ حیثیت و عزت، مجد و عظمت مسلمانان:

اسباب و عوامل اعادۀ حیثیت و عزت، مجد و عظمت مسلمانان:

با مطالعۀ تاریخ این حقیقت واضح و روشن می‌گردد که مردم قبل از اسلام در تاریکی‌های کفر و شرک، نادانی و جهالت، ذلت و پستی، ظلم و بربریت بسر برده، وضعیت بسیار بد اجتماعی، اخلاقی و سیاسی در جامعه حکمفرما بود.

چنانچه در ساحۀ عقاید مردم بت‌های بی‌حس و بی‌جانی را که از سنگ و چوب می‌ساختند عبادت نموده، و پیش روی آن‌ها به سجده می‌افتیدند.

در ساحۀ اخلاقیات نامی از اخلاق نیکو وجود نداشت، و برعکس بازار شراب نوشی، قمار بازی، زنا و بدکاری، فساد و بی‌بند و باری گرم بود.

در عرصۀ اجتماعی چیزی بنام ترحم، عطوفت و مهربانی وجود نداشت طوری‌که افراد ضعیف و بیچاره با مرور و گذشت زمان ضعیف‌تر می‌گردید، و برعکس افراد نیرومند روز بروز قوی‌تر می‌شدند.

زنان که قشر ضعیف جامعه به شمار می‌رفتند از کوچکترین حقوق مادی و معنوی مانند: حق مهر، حق میراث، ترحم و عطوفت نه تنها برخوردار نبودند، بلکه بعد از وفات شوهران‌شان مانند مال و متاع متروکۀ آن‌ها به ارث برده می‌شدند.

سیاه‌ترین روز در خانواده همان روزی بود که در آن دختر تولد می‌شد، چنانچه پدر بعد از تولد دختر متحیر می‌ماند که با آن دختر نوزاد و معصوم چطور برخورد نماید؟ آیا آن دختر معصوم و بی‌گناه را زنده نگه دارد که سراپا عار و ننگ بشمار می‌رفت، و یا اینکه او را بی‌رحمانه زنده بگور نماید؟ چنانچه قرآن کریم این عمل بی‌شرمانه و ظالمانۀ آن‌ها را مورد نکوهش قرار داده، فرموده است: ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ٥٨ يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ٥٩[النحل: ۵۸-۵۹].

«هر گاه یکى از آنان را به دختر مژده آورند چهره‏اش سیاه مى‏گردد در حالى‌که خشم [و اندوه] خود را فرو مى‏خورد. از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روى مى‏پوشاند آیا او را با خوارى نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند و چه بد داورى مى‏کنند».

و در عرصۀ سیاسی نظام و حکومتی وجود نداشت که دست ظالم را از ظلم گرفته و از حقوق مظلوم حمایت و پشتیبانی نماید.

همین بود که الله تعالی با بعثت و فرستادن محمد ج مردم را از تاریکی‌های کفر و شرک بطرف نور ایمان و توحید، و از پرتگاه ذلت و پستی به قلۀ بلند عزت و سربلندی بیرون آورد، و مسلمانان در اثر عمل‌نمودن به تعالیم والای اسلام، زمام امور را بدست خود گرفته، با نایل گردیدن به فتوحات و پیشرفت‌های پیهم، عزت بیشتری را کسب نمودند.

اما متأسفانه با گذشت زمان و در اثر فاصله‌گرفتن مسلمانان از تعالیم والای اسلام ضعف و ناتوانی در جسد امت راه یافت، و فاصلۀ زمانی به هر اندازۀ که دور‌تر شد، ضعف و پستی هم به همان سرحد بیشتر و عمیق‌تر گردید.

عوامل عمدۀ ضعف، ناتوانی و شکست مسلمانان را می‌توان در چند نقطه خلاصه کرد:

• اعراض و روی‌گردانیدن از حکم الله متعال، و عدم شناخت و معرفت احکام الهی.

• تحیر بیش از حد در مورد اختراعات جدید، و تقلید کورکورانه از دشمنان اسلام.

• عصبیت و یا گرایش به ملیت، رنگ و زبان.

• چیره‌شدن یاس و نا امیدی.

• معطل ماندن وجیبۀ امر به معروف و نهی از منکر.