اهمیت رعایت امانت در اسلام:
اهمیت امانت و امانتداری را در دین اسلام میتوان طی چند نکته بیان داشت:
۱ – امر و توصیه به حفظ امانت و امانتداری:
اهمیت اماننداری را در دین مقدس اسلام از اینجا دانسته میشود که الله متعال در آیات متعدد قرآنکریم، و پیامبر ج در روایات و احادیث زیادی همواره مسلمانان را بر حفظ و رعایت امانت و امانتداری تاکید و توصیه نموده، و از هرگونه خیانت و خیانتکاری برحذر داشتهاند.
در مورد امر و تأکید الهی بر امانتداری این آیۀ کریمه صراحت دارد که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا﴾. «خدا به شما فرمان مىدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید».
و در مورد باز ایستادن و یا برحذر داشتن از خیانت این آیۀ دیگر صراحت دارد که فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِكُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٧﴾[الأنفال: ۲۷]. «اى کسانىکه ایمان آوردهاید به خدا و پیامبر او خیانت مکنید و [نیز] در امانتهاى خود خیانت نورزید و خود مىدانید [که نباید خیانت کرد]».
ابن عباس ب میفرماید: خیانت با خدا همانا ترکنمودن فرایض وی و خیانت با رسول وی همانا مخالفت نمودن از سنت وی میباشد.
حافظ ابن کثیر ساحۀ خیانت را وسیعتر قرار داده، میگوید: «والخيانة تعمُّ الذنوب الصغار والكبار اللازمة والـمتعدِّية».
یعنی خیانت منحصر بر خیانت در ودایع و اشیاییکه مردم نزد یکدیگر بطور امانت میسپارند نبوده، بلکه فراتر از آن تمام گناهان صغیره و کبیره را لازمیباشد آن گناه و یا متعدی ، نیز شامل میشود.
پیامبر ج هم به حفظ امانت و امانتداری امر نموده از خیانت ورزیدن برحذر داشته، فرموده است: «أَدِّ الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكَ، وَلَا تَخُنْ مَنْ خَانَكَ» [۱۴۷].
و نیز فرمودند: «...مَنْ غَشَّ فَلَيْسَ مِنِّي» [۱۴۸]. و طبق روایت دیگر: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ» [۱۴۹].
و در یک حدیث دیگر امانت را لازم ایمان قرار داده شده است، طوریکه انس بن مالک سمیگوید:
«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ج فَقَالَ فِي الْخُطْبَةِ: لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ ولا دين لمن لا عهد له» [۱۵۰]. «همواره پیامبر ج در خطبههای خود بر حفظ امانت و امانتداری توصیه نموده میفرمودند: کسیکه امانت نداشته باشد ایمان هم ندارد و کسیکه تعهد نداشته باشد یعنی بر تعهداتش پابند نباشد، دین هم ندارد».
بر اساس تأکیدات فوق از خلیفۀ دوم اسلام عمر بن الخطاب سنقل شده است که گفته است: «لَا تُغُرُّنِي صَلَاةُ امْرِئٍ وَلَا صَوْمُهُ مَنْ شَاءَ صَامَ وَمَنْ شَاءَ صَلَّى لَا دِينَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ» [۱۵۱]. «من، نه به نماز کسی فریب میخورم و نه به روزۀ کسی، زیرا هرکس خواسته باشد روزه میگیرد و نماز را هم اداء میکند، اما کسیکه امانت نداشته باشد یقینا دین هم ندارد».
۲- امانت و امانتداری یکی از بارزترین اخلاق پیامبر آن و فرشتگان است:
اهمیت دیگر رعایت امانت و امانتداری این است که خداوند متعال امانت و امانتداری را از اخلاق برجستۀ پیامبر آن قرار داده است، چنانچه در سورۀ شعراء آمده است که پنچ پیامبر برجستۀ خداوند
(نوح، هود، صالح، لوط و شعیب ÷) در هنگام معرفی نمودن خویش به اقوامشان گفتند: ﴿إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ١٠٧﴾[الشعراء: ۱۰۷].
همچنان پیامبر آخری محمد ج نه تنها بعد از بعثت این صفت را جائز بود، بلکه حتی قبل از بعثت در مابین مردم مکه به صفت امانتداری شهرت داشت که مردم امانتهای خود را بخاطر حفاظت و نگهبانی نزد او میگذاشتند که در هنگام هجرت توسط علی بن ابی طالب سدو باره به ایشان مسترد گردید.
و صفت امانت یکی از صفات برجستۀ جبرئیل ÷نیز بود طوریکه خداوند متعال در هنگام معرفی کتابش قرآن عظیم الشأن فرموده است: ﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ١٩٣﴾[الشعراء: ۱۹۲-۱۹۳].
۳- امانت و امانتداری یکی از اوصاف مؤمنان و خیانت نمودن در امانت یکی از خواص منافقان است:
اهمیت دیگر امانت و امانتداری این است که خداوند متعال رعایت نمودن امانت را یکی از صفات برجستۀ مسلمانان قرار داده، فرموده است: ﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ٣٢﴾[المعارج: ۳۲].
حافظ ابن کثیر در تفسیر این آیت مینویسد: «أي: إذا ائتمنوا لم يخونوا، وإذا عاهدوا لم يغدروا، وهذه صفات الـمؤمنين، وضدها صفات المنافقين، كما ورد في الحديث الصحيح: «آيَةُ المُنَافِقِ ثَلاَثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ»، وفي رواية:«...إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ». «زمانیکه نزد ایشان چیزی را بطور امانت گذاشته شود در آن خیانت نمیکنند، و اگر تعهد نمایند تعهد خود را نقض نمیکنند، و این عین صفات مؤمنین است که ضد آن صفات منافقین است طوریکه در حدیث صحیح سه چیز را علامه و نشانۀ منافق قرار داده شده است. و آن اینکه زمانیکه با کسی سخن گوید دروغ میگوید، اگر با کسی وعدۀ نماید از وعدهاش تخلف مینماید، و زمانیکه نزدش چیزی را بطور امانت گذاشته شود در آن خیانت میکند».
همچنان در حدیثیکه ترمذی و ابن حبان آن را روایت نموده امده است که پیامبرج مؤمن را معرفی نموده، فرمودند: «...المُؤْمِنُ مَنْ أَمِنَهُ النَّاسُ عَلَى دِمَائِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ». «مؤمن واقعی کسی است که مردم در مورد جان و مال خویش او را امین بپندارند».
۴- امانت و امانت داری یکی از معیارهای عمدۀ توظیف و سپردن مسئولیتها به شمار میرود:
اهمیت دیگر رعایت و حفظ امانت و امانتداری این است که در آیات متعدد قرآن کریم و همچنان احادیث نبوی امانت و امانتداری را در پهلوی داشتن قوت و توانایی مادی و معنوی یکی از معیارهای اساسی توظیف و تعیین کاردان و مامورین، و سپردن مسئوولیتها به ایشان قرار داده شده است، زیرا توسط داشتن قوت و توانایی کار فرد مسئوول، مامور و یا کارمند میتواند آن کار را به وجه مطلوب و شایسته انجام دهد، و با داشتن صفت امانت و صداقت میتواند آن کار و وظیفه را طوری انجام دهد که ذمهاش نزد خداوند و بندگانش پاک و بری باشد.
دلیل اینکه قوت و امانت از بارزترین معیارهای انتخاب کارمندان و مؤظفین به شمار میرود داستان دو دختر شعیب ÷که بعد از مشاهده نمودن قوت و امانت موسی ÷به پدرشان شعیب ÷مشوره داده گفتند: ﴿يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ﴾[القصص: ۲۶].
و در مورد آن عفریتیکه به سلیمان ÷وعدۀ آوردن تخت بلقیس را نمود آمده است که در هنگام معرفی خود گفته بود: ﴿أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ﴾[النمل: ۳۹]. «من در پهلوی داشتن توانای حمل و آوردن تخت امانتکار نیز هستم که محتوایات آن را حفظ و نگه میدارم».
و در مورد یوسف ÷آمده است که در هنگام معرفی خود به عزیز مصر گفته بود: ﴿قَالَ ٱجۡعَلۡنِي عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٞ٥٥﴾[یوسف: ۵۵].
و دلیل دیگر بر اینکه فرد ضعیف را نباید توظیف کرد این عمل و توصیۀ پیامبر ج است که در جواب مطالبۀ ابو ذر سکه تقاضای امارت نموده بود، فرمود: «يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّكَ ضَعِيفٌ، وَإِنَّهَا أَمَانَةُ، وَإِنَّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ خِزْيٌ وَنَدَامَةٌ، إِلَّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّهَا، وَأَدَّى الَّذِي عَلَيْهِ فِيهَا» [۱۵۲].
و در روایت دیگر آمده است که فرمودند: «يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنِّي أَرَاكَ ضَعِيفًا، وَإِنِّي أُحِبُّ لَكَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِي، لَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَيْنِ، وَلَا تَوَلَّيَنَّ مَالَ يَتِيمٍ» [۱۵۳].
اگر این دو صفت و یا یکی از آن دو را در فرد مسئوول و یاکارمند و مامور دیده نشود، پس آن مامور و یا کارمند نه تنها قابل توظیف نبوده، بلکه اگر در جای توظیف و گماشته شده باشد باید معزول گردد.
و رعایت همین دو اصل سبب و راز اصلی موفقیت خلفای صدر اسلام بوده است که هیچ وقت افراد خائن را به هیچ کاری نمیگماشتند، و اگر شخصی گماشته میشد بعد از ظاهر شدن خیانتش بزودی معزول میگردید، چنانچه در مورد عمر بن الخطاب س آمده است که او در نتیجۀ تبلیغات سوء و بدبینی برخی مردم صحابی جلیل القدر سعد بن ابی وقاص را از امارت کوفه معزول نمود، اما چون این عزل بسبب ضعف و یا خیانت نبود، لذا در هنگام مرض مرگش در جملۀ شش نفریکه با مشوره و تفاهم با همی باید یکی از خود شان را به حیث خلیفه تعیین نمایند نام سعد هم، و او این کار را بخاطر این کرد تا مردم بدانند که سبب عزل سعد بن ابی وقاص از امارت کوفه عجز و یا نداشتن امانت نبود، چنانچه در صحیح بخاری آمده است که عمر س در مورد سعد این توصیه را نموده، میگوید:
«...فَإِنْ أَصَابَتِ الإِمْرَةُ سَعْدًا فَهُوَ ذَاكَ، وَإِلَّا فَلْيَسْتَعِنْ بِهِ أَيُّكُمْ مَا أُمِّرَ، فَإِنِّي لَمْ أَعْزِلْهُ عَنْ عَجْزٍ، وَلاَ خِيَانَةٍ...» [۱۵۴]. «اگر امارت و یا خلافت نصیب سعد بن ابی وقاص شود پس چه خوب و اگر خلافت در نصیب وی نباشد پس هر یکی از شما اگر خلیفه تعیین شد باید از وی در پیش برد امور کمک بجوید، زیرا من سعد را بخاطر عجز و ناتوانی و یا خیانتش معزول ننمودم».
۵– مراعات نمودن امانت و امانتداری سبب ادامه و بقای حیات و زندگی بوده و برعکس خیانت سبب فنا و نابودی میگردد.
اهمیت دیگر رعایت امانت و امانتداری این است که مراعات نمودن امانت سبب ادامه و بقای زندگی بوده، و برعکس خیانت سبب فنا و نابودی میگردد، چنانچه پیامبر ج سپردن وظایف را به افراد نا اهل وغیر شایسته یکی از علایم قیامت قرار داده فرمودند:
«...فَإِذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ»، قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا؟ قَالَ: إِذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ» [۱۵۵]. «زمانیکه امانت را ضایع کرده شود پس منتظر آمدن قیامت باشید. سائل سوال کرده گفت: ضایع شدن امانت چطور است؟ پیامبر ج در جواب فرمودند: زمانیکه کار را به افراد نا اهل سپرده شود همان ضایع شدن امانت است».
[۱۴۷] حسن صحیح ، سنن ابو داود ، ص: ۲۹۰ (۳۵۳۵) ، الصحیحه (۴۲۴). [۱۴۸] صحیح مسلم (۱/۹۹)، (۱۰۲). [۱۴۹] صحیح ، سنن ابو داود ، (ص: ۲۷۲)، (ح: ۳۴۵۲). [۱۵۰] صحیح الجامع (ص: ۴۲۲)، (ح: ۱۹۴). [۱۵۱] المنتقی من کتاب مکارم الأخلاق ومعالیها از خرائطی (۱/۴۸)، (۷۴). [۱۵۲] صحیح مسلم (۱۸۲۵). [۱۵۳] صحیح مسلم (۱۸۲۶). [۱۵۴] صحیح البخاری (۳۷۰۰). [۱۵۵] صحیح البخاری (۵۹).