اسباب و عوامل اعادۀ عظمت و تعالی مسلمانان:
اکنون بعد از این مقدمۀ کوتاه و بر شمردن برخی عوامل ضعف و ناتوانی مسلمانان میتوان عوامل و اسباب اعادۀ مجدد و عظمت مسلمانان را تشخیص نمود تا باشد که مسلمانان با بکار بستن آن عوامل و متوسلشدن به آن اسباب بتوانند عزت و حیثیت سلب شدۀ شان را دوباره بدست بیاورند.
• سبب اول: تمسک و چنگزدن به کتاب الله و سنت رسول الله:
در این شکی نیست که تمسک و چنگزدن به کتاب الله و سنت رسول الله در بخشهای اعتقادی و عملی معیار هرگونه فلاح و رستگاری به شمار میرود که بدون چنگزدن به آن و حاکم قراردادن آن در تمام بخشهای زندگی، فلاح و کامیابی تحقق نمییابد.
چنانچه خداوند متعال اطاعت و پیروینمودن از الله و رسول را سبب نازلشدن رحمت خود قرار داده، فرموده است: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٣٢﴾[آل عمران: ۱۳۲]. «خدا و رسول را فرمان برید باشد که مشمول رحمت قرار گیرید».
و در آیۀ دیگر پیروی از رسول را سبب حصول محبت الهی و کسب مغفرت وی قرار داده، فرموده است: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣١﴾[آل عمران: ۳۱]. «بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزندۀ مهربان است».
پیامبر ج تمسک به کتاب الله و سنت خودش را سبب نجات از ضلالت و گمراهی قرار داده، فرموده است: «تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ، لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا: كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ» [۳۹۴]. «من در مابین شما دو چیز را گذاشتم تا وقتیکه شما به آن چنگ بزنید هرگز گمراه نمیشوید، و آن دو چیز عبارتاند از کتاب الله و سنت پیامبر وی».
از نصوص فوق این حقیقت واضح و روشن میگردد که چنگزدن به کتاب الله و سنت رسول وی از بزرگترین اسباب فلاح در دین و دنیا به شمار میرود.
اما این حقیقت روشن دیگر را نیز نباید فراموش کرد که از لوازم و یا مقتضیات عمدۀ تمسک به کتاب الله و سنت رسول الله مبارزۀ قاطع و دوامدار علیه هرگونه بدعت و خرافات است، زیرا زمانیکه علما و افراد دعوتگر در برابر بدعات و خرافات سکوت اختیار نموده، به مبارزه برنخیزند، پس آن بدعات و خرافات در جامعه پخش گردیده رشد بیشتر پیدا میکند!.
• سبب دوم: جمعشدن در اطراف علما و رویآوردن به آنها:
جمعشدن در اطراف علمای بر حق و خداپرست و رویآوردن به آنها و استفادهنمودن از آرا و نظریات صایب ایشان یکی از مصالح عمدۀ امت اسلامی، مخصوصا قشر جوان و روشن فکر به شمار میرود، زیرا همین علمای برحقاند که در مورد قضایا و معضلههای امت درک و بصیرت بهتر داشته، در پرتوی نصوص شرعی و با در نظر داشت واقعیتهای عینی میتوانند راههای حل مناسب و مفید را برای بیرون رفت از تمام مشکلات و پرابلم عصر حاضر معرفی نمایند.
• سبب سوم: مطالعه و تدبر در تاریخ اسلامی:
مطالعه و اعادۀ نظر در تاریخ پربار مسلمانان صدر اسلام و بخاطر آوردن مجد و عظمت گذشتۀ ایشان سبب بلندی همت ما مسلمانان گردیده، روح و جان تازۀ را در جسم ضعیف مسلمانان امروز ایجاد مینماید، زیرا در اثر مطالعۀ تاریخ مسلمانان صدر اسلام میتوان علل و اسباب نایلشدن آنها را به مجد و عظمت واقعی، نزول فتح و نصرت الهی که در رأس آن همانا تمسک و چنگزدن به تعالیم والای اسلام میباشد، درک کرد.
• سبب چهارم: خوشبین بودن در مورد آینده، و باور داشتن به اینکه پیروزی از آن اسلام است:
سبب چهارم اعادۀ مجد و عظمت از دست رفتۀ مسلمانان همانا خوشبین بودن در مورد آینده، و باور داشتن به اینکه پیروزی از آن اسلام است، میباشد.
و دلیل آن نصوصی است که در این مورد آمده است، خداوند متعال فرموده است:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٣٣﴾[التوبة: ۳۳]. «او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».
و همچنان پیامبر ج فرمودند: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى زَوَى لِي الْأَرْضَ، حَتَّى رَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا، وَأَعْطَانِي الْكَنْزَيْنِ الْأَحْمَرَ وَالْأَبْيَضَ» [۳۹۵]. «الله تعالی برایم اطراف زمین را جمع نمود تا اینکه نقاط شرقی و غربی آن را مشاهده نمودم و همچنان برایم ذخایر طلای سرخ و سیاه را عطا کرد».
و در یک حدیث صحیح دیگر آمده است که پیامبر ج فرمودند: «لَيَبْلُغَنَّ هَذَا الْأَمْرُ مَا بَلَغَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ، وَلَا يَتْرُكُ اللهُ بَيْتَ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللهُ هَذَا الدِّينَ، بِعِزِّ عَزِيزٍ أَوْ بِذُلِّ ذَلِيلٍ، عِزًّا يُعِزُّ اللهُ بِهِ الْإِسْلَامَ، وَذُلًّا يُذِلُّ اللهُ بِهِ الْكُفْرَ» وَكَانَ تَمِيمٌ الدَّارِيُّ، يَقُولُ: "قَدْ عَرَفْتُ ذَلِكَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، لَقَدْ أَصَابَ مَنْ أَسْلَمَ مِنْهُمُ الْخَيْرُ وَالشَّرَفُ وَالْعِزُّ، وَلَقَدْ أَصَابَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ كَافِرًا الذُّلُّ وَالصَّغَارُ وَالْجِزْيَةُ» [۳۹۶]. «تا جاییکه تاریکی شب و روشنی روز اصابت کند تا آنجا روشنی این دین نیز خواهد رسید، و خداوند هیچ خانۀ گلی و یا پشمی را نخواهد گذاشت مگر اینکه این دین را در آنجا جابجا خواهد کرد، بدون مراعات عزت عزت یابنده که با پذیرفتن این دین عزت یابد، عزتیکه سببش اسلام میباشد. و همچنان بدون مراعات خاطر شخص پست و ذلیل که با مسترد نمودن آن ذلت و پستی نصیبش گردد، ذلتی که سببش کفر میباشد».
تمیم داری که راوی حدیث میباشد میگوید: تحقق واقعی و یا تطبیق عملی این فرمودۀ پیامبر ج را من در فامیل خود مشاهده نمودم که از اعضای فامیلم کسیکه مشرف به اسلام شده عزت و شرف نصیبش گردید، اما کسیکه اسلام را نپذیرفت با داخل شدن در صف ذمیها و پرداخت جزیه ذلت و خواری نصیبش گردید.
• سبب پنجم: برحذر داشتن مردم از یأس و نا امیدی:
در اثر شکست و ناکامیهای پیهم و مشکلات روز افزون نباید همت و روحیۀ مسلمانان را تضعیف نمود، بلکه بر عکس با در نظر داشت آیات و نصوصیکه یأس و نا امیدی را حرام قرار میدهد، مسلمانان را همواره به لطف و مرحمت الهی امیدوار ساخته و آنها را به داشتن گمان نیک به الله متعال تشویق و توصیه نمود.
طوریکه الله تعالی گاهی بندگانش را از یأس ونا امیدی منع نموده فرموده است:
﴿لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِ﴾[الزمر: ۵۳]. «از رحمتخدا مأیوس مشوید».
و در جای دیگری یأس ونا امیدی را گمراهی قرار داده فرموده است: ﴿وَمَن يَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ﴾[الحجر: ۵۶]. «چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نا امید مىشود».
همچنان در جای دیگری یأس و نا امیدی را کفر خوانده، فرموده است: ﴿إِنَّهُۥ لَا يَاْيَۡٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾[یوسف: ۸۷]. «از رحمت خدا نا امید مباشید زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نا امید نمىشود».
مسلمان باید نصوص و آیات بشارت و مژده دهنده را که بعد از سختی مژدۀ آسانی و فراخی میدهد، از خاطرش فراموش نسازد.
چنانچه الله تعالی در این مورد فرموده است: ﴿حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ﴾[البقرة: ۲۱۴]. «تا جایىکه پیامبر [خدا] و کسانىکه با وى ایمان آورده بودند گفتند پیروزى خدا کى خواهد بود هش دار که پیروزى خدا نزدیک است».
و نیز فرموده است: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسۡتَيَۡٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ كُذِبُواْ جَآءَهُمۡ نَصۡرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا يُرَدُّ بَأۡسُنَا عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ١١٠﴾[یوسف: ۱۱۰]. «تا هنگامىکه فرستادگان «ما» نا امید شدند و «مردم» پنداشتند که به آنان واقعا دروغ گفته شده یارى ما به آنان رسید پس کسانى را که مىخواستیم نجات یافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد».
سبب ششم: پرهیز نمودن از افراط و مبالغه در مورد دشمن و تواناییهای آن:
ما نباید در بر شمردن تعداد دشمن و امکاناتش از افراط و مبالغه کار بگیریم طوریکه مقابله با آنها را یک امر ناممکن قرار داده از لحاظ روحی و روانی شکست را بپذیریم، زیرا این کار عواقب ناگواری را در پی داشته در صفوف مسلمین ذلت و شکست را ببار میآورد، و بهمین اساس خداوند مسلمانان را به آمادهگیری مادی و معنوی امر نموده، فرموده است: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ﴾[الأنفال: ۶۰]. «هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان که شما نمىشناسیدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانید».
این بود برخی از اسباب عزت، مجد و عظمت مسلمانان که با اختیار نمودن آن اسباب میتوان مجد و عظمت سلبشده را میتوان دوباره بدست آورد.
اللهم أصلح أحوال الـمسلمين وردهم إلی دينهم رداً جميلا، وصلی الله علی نبينا محمد وعلی آله وصحبه وسلم.
***
[۳۹۴] (موطأ مالک ت عبد الباقی (۲/۸۹۹) شیخ البانی در تحقیق مشکوة (۱/۶۶) میگوید: هو معضل لکن له شاهد من حدیث ابن عباس بسند حسن أخرجه الحاکم. [۳۹۵] صحیح مسلم (ص: ۲۲۱۵ برقم: ۲۸۸۹). [۳۹۶] مسند أحمد ، (۲۸/۱۵۵)، (رقم: ۱۶۹۵۷). شعیب ارناوط محقق مسند اسنادش را صحیح گفته است.