شرایط حجاب اسلامى:
با توجه به دلایل و نصوصیکه در مورد حجاب و لباس زن وارد شده، رعایت شروط آتى در حجاب شرعى لازم است:
۱- حجاب زن باید تمام بدن آن را بپوشاند، و این موضوع در حد حجاب شرعى توضیح گردید.
۲- لباس زنان به گونهاى چسپ بدن نباشد که برجستگهاى بدن را نشان دهد، زیرا هدف از حجاب ستر و پوشاندن بدن و زینت زن است طوریکه نه عورت را مجسم سازد، و نه مفاتن جسم از آن ظاهر گردد. این مسأله در حدیث صحیح مسلم چنین آمده است:
«صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا، قَوْمٌ مَعَهُمْ سِيَاطٌ كَأَذْنَابِ الْبَقَرِ يَضْرِبُونَ بِهَا النَّاسَ، وَنِسَاءٌ كَاسِيَاتٌ عَارِيَاتٌ مُمِيلَاتٌ مَائِلَاتٌ، رُءُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ، لَا يَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ، وَلَا يَجِدْنَ رِيحَهَا، وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ كَذَا وَكَذَا» [۲۰۶]. «دو دسته از اهل دوزخاند که من ایشان را ندیده ام: دستۀ اول مردانیاند که با خود شلاقهاى را حمل میکنند که شباهت به دم گاو دارد، و توسط آن مردمان را میزنند.
دستۀ دوم: زنانىاند که در ظاهر لباس در تن دارند، ولى در حقیقت برهنهاند، زنان منحرف و منحرفکننده که سرهاىشان مانند کوهان شتر است، این دسته از زنان نه وارد بهشت میشوند، و نه بوى خوش جنت به مشام آنها میرسد».
منظور از «کاسیات عاریات» در این حدیث اینست که: زنان لباسى را میپوشند که بدن آنها را ستر نمیکند، مانند زنیکه لباس بر تن میکند ولی بدن وى از زیر آن ظاهر میشود، و یا لباس تنگ را بر تن میکند که حجم و برجستگى بدن را نشان میدهد، و یا لباسیکه تمام اعضاى بدن آن را نپوشاند. و این موضوع در حدیث اسامه بن زید با وضاحت بیشتر چنین آمده است:
«كَسَانِي رَسُولُ اللهِ ج قُبْطِيَّةً كَثِيفَةً كَانَتْ مِمَّا أَهْدَاهَا دِحْيَةُ الْكَلْبِيُّ، فَكَسَوْتُهَا امْرَأَتِي، فَقَالَ لِي رَسُولُ اللهِ ج: «مَا لَكَ لَمْ تَلْبَسِ الْقُبْطِيَّةَ؟» قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، كَسَوْتُهَا امْرَأَتِي. فَقَالَ لِي رَسُولُ اللهِ ج: مُرْهَا فَلْتَجْعَلْ تَحْتَهَا غِلَالَةً، إِنِّي أَخَافُ أَنْ تَصِفَ حَجْمَ عِظَامِهَا» [۲۰۷]. «پیامبر ج لباس چسپى را که دحیۀ کلبى برایش اهدا نموده بود، برایم داد. و من او را به زن خود پوشاندم.
پیامبر ج از من پرسید و فرمود: چرا آن لباس را نپوشیدهاى؟ گفتم: آن را به زن خود پوشاندم. پس پیامبر ج فرمود: به زنت دستور بده که زیر آن لباس، زیرلباسى بپوشد، تا برجستگىهای بدن آن را نمایان نسازد».
۳- لباس (حجاب) در ذات خود زینت نباشد، و بارنگهاى جذاب که از دور جلب نظر مینماید، آراسته نباشد: ﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا﴾[النور: ۳۱].
بنابر این آشکارکردن لباسهاى زینتى مخصوصی را که در زیر لباس عادى یا چادرى میپوشند، مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن زینتها چه سرشتى و خلقى بوده باشد، و چه غیر آن، نهى کرده است.
۴- لباس زن مسلمان شبیه لباس مردان نباشد، و از پوشیدن هر نوع لباس که ویژۀ مردان است اجتناب نماید. شباهت زن بامرد در لباس اینست که او لباسی را بپوشد که از لحاظ نوعیت و صفت بر اساس عرف و عادت جامعه، مخصوص مرد باشد. پیامبر ج چنین شباهت را تقبیح نموده فرموده است: «لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَخَنِّثِينَ مِنَ الرِّجَالِ، وَالمُتَرَجِّلاَتِ مِنَ النِّسَاءِ...» [۲۰۸]. «لعنت و نفرین الله باد به مردانیکه خود را شبیه زنان، و زنانیکه خود را شبیه مردان میسازند».
۵- لباس معطر که باعث تحریک مردان میگردد، نباشد، زیرا برآمدن زن با لباس عطر آگین حرام، و پیامبر ج این عمل را نوعى از زنا تعبیر نموده است: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ اسْتَعْطَرَتْ، فَمَرَّتْ عَلَى قَوْمٍ لِيَجِدُوا رِيحَهَا فَهِيَ زَانِيَةٌ» [۲۰۹]. «زنى عطرزده از نزد مردان میگذرد، تا بوى خوش آن در مشام آنها برسد، آن زن زنا کارمحسوب میگردد».
و د رحدیث دیگر که امام مسلم روایت نموده، چنین میخوانیم: «إِذَا شَهِدَتْ إِحْدَاكُنَّ الْمَسْجِدَ فَلَا تَمَسَّ طِيبًا» [۲۱۰]. «اگر یکى از شما زنان در مسجد حاضر گردد، نباید از بوى خوش (عطر و...) استفاده نماید».
۶- لباس زن مسلمان شبیه لباس زنان کافر نباشد، زیرا از شباهت کافران مطلقا نهى آمده است:«مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ» [۲۱۱]. «کسیکه با گروه شباهت پیدا کرد، از جملۀ آنها محسوب میشود».
فرق ستر و حجاب:
۱- ستر عورت مخصوص زنان نیست و مردان را نیز شامل است، لیکن حجاب ویژۀ زنان است و متعلق به مردان نیست.
تمام بدن زن عورت است و در هرحال باید پوشیده شود، به استثناى وجه و کفین و قدمین (چهره، هردو دست و هردو پا) و حد عورت مرد از زیر ناف تا زیر زانو میباشد که پوشیدن آن نیز فرض است.
پس در ستر عورت مرد و زن حکمشان یکى است، تنها فرقى که وجود دارد در حد ستر میباشد، اما حجاب ویژۀ زنان است و براى مردان نیست، زیرا در نوعیت این دو مسئله همان تفاوت وجود دارد که در میان مرد و زن موجود است.
۲- ستر فى نفسه لازم است و بر دیدن یا ندیدن شخصى موقوف نیست، زیرا پوشاندن اعضاى مخصوص تقاضاى فطرت و اخلاق انسانیت میباشد، بر مرد و زن لازم است که عورت خویش را از محارمشان مانند: پدر، مادر، برادر، خواهر، پسر، دختر و... بپوشاند.
اگر هیچ محرم و یا نامحرمى آنجا موجود نباشد، و مرد یا زن تنها باشد، بازهم ظاهر نمودن عورت بدون ضرورت مکروه است.
برخلاف حجاب که فى نفسه لازم نیست، بلکه در برابر بینندۀ نامحرم مطرح است، و در آن وقت زن چهره، هردو دست و هردو پای خود را میپوشاند، در حالیکه ظاهر نمودن آن در پیش محارم یا به تنهائى و یا در حالت نماز هیچ گونه قباحت شرعى ندارد، و نه مفسد نماز بوده و نه از فساد اخلاقى، فحشا و بىعفتى بشمار میرود.
***[۲۰۶] صحیح مسلم ج۳ ص۱۶۸۰. [۲۰۷] مسند احمد ج۳۶ ص ۱۲۰ با سند حسن. [۲۰۸] صحیح البخاری ج۷ ص ۱۵۹. [۲۰۹] سنن ترمذی ج۵ ص ۱۰۶، مسند احمد ج ۳۲ ص ۴۸۳، سنن الکبرى للنسایی ج۸ ص ۳۴۹ با سند صحیح. [۲۱۰] صحیح مسلم ج۱ ص ۳۲۸. [۲۱۱] سنن ابو داود ج۴ ص ۴۴ با سند صحیح.