عذر خواهی به دلیل ندانستن حکم مسأله و سپس فتوا دادن در همان مساله
از بشر بن ابراهیم روایت است که گفت: نزد ابوعبدالله نشسته بودم که مردی نزد وی آمد و در مورد چیزی از او سوال کرد و ابوعبدالله در جواب گفت: من جوابی در مورد آن ندارم. آن مرد گفت: إنا لله و إنا إلیه راجعون. من از این امام که اطاعت از او واجب میباشد سوالی کردم و او در جواب به من میگوید جوابی در این باره ندارم. پس ابوعبدالله گوش خود را به دیوار نزدیک کرد انگار که انسانی با او سخن میگوید. سپس گفت: کسی که از فلان مسأله سوال کرد کجاست؟ در آن هنگام مرد از آستانه در عبور کرده بود. آن مرد گفت: اینجا هستم. ابوعبدالله گفت: جواب شما این است. سپس به من نگاه کرد و گفت: اگر بر علم ما افزوده نشود آنچه نزد ما است پایان مییابد!![٧٠]
[٧٠]- بصائر الدرجات: ص:٤١٦، مدینة المعاجز: ٥/٤١٩، البحار: ٢٦/٩١، درر الأخبار: ص:٢١٦، ینابیع المعاجز: ص:٦٨.